۱۳۹۵ آذر ۷, یکشنبه

فیدل کاسترو درگذشت

فیدل کاسترو درگذشت
..
یکی دیگر از انقلابی های معروف دنیا، از دنیا رفت. ۵ آذر – ۲۵ نوامبر.
آیا انقلاب برای مردم ِ کوبا خوب بود یا که بد بود.
آیا پنجاه و هفت سال در محرومیت و فقر، مردمی را به نام انقلابی بودن، نگه داشتن،
انقلابی بودن است؟
فیدل کاسترو که از زبان مردم، در پشت میکروفون می گفت: ما می میریم ولی از
انقلاب خود دست بر نمی داریم، آیا همه مردم، یا بیشترین ِ‌ مردم، خواسته های او را
داشتند، یا مثل... و دیکتاتوری های مشابه، حکومتی که با زور
بر مردم تحمیل شده است، عقیده ی خود را به نام  ِ ... ما مردم...، تبلیغ می کرد؟
و وقتی صحبت می کنند، می گویند مردم ما این را می خواهند! چند در صد از مردم؟
.
هواداران ِ وظیفه ای، از سیستم سوسیالیزم ِ‌ حاکم بر کوبا، تعریف می کنند که
بهداشت و درمان مجانی یا ارزان داشت و... فقط همین.
آیا فقر همه جانبه، نبود آزادی در بیان و عقیده و سرکوب شدن هر عقیده ای که
به جز عقیده های رهبر است، آزادی و استقلال نام دارد؟
وقتی کوبا پایگاه های نظامی در اختیار شوروی قرار داد، یعنی وابسته هم بود.
کاسترو به علت بیماری خودش، اداره ی امور را به برادرش سپرد. یعنی... نه پارلمان
و نه مردم، هیچکدام دخالتی در انتقال رهبری نداشته اند.
یعنی دیکتاتوری از نوع انقلابی...
.
در حکومت سوسیالیستی در چین، در زمان مائو، حدود هشتاد میلیون انسان را کشتند
که مخالف انقلاب نامیده می شدند یا نام گذاری شدند.
در شوروی سوسیالیستی، حدود بیست میلیون نفر به نام مخالف در زمان استالین
کشته شدند.
و در همه این کشور ها از آلبانی کوچک تا شوروی و چین بزرگ، هر که موافق رهبر نبود،  
مخالف آزادی خوانده می شد و سرکوب یا نابود می شد.
بایستی دید که آزادی و آزادی خواهی را چه کسی بر زبان می راند؟
آن که خود دیکتاتور است و می گوید ما مدافع آزادی هستیم، یعنی آزادی در سرکوب ِ
مخالفان خود را می خواهد و یواشکی یا آشکارا، مخالفان خود را از بین می برد و
بعدش می گوید ما آزاد و مستقل هستیم.
آزادی و استقلال که فیدل کاسترو به مردم کوبا داد، با حمایت از طرف شوروی
و اجازه پایگاه نظامی دادن به کشور «هم عقیده» شوروی، استقلال نبود،
عدم استقلال بود.
آیا مردم کوبا، با نگاه به گذشته ای که کاسترو ها مسلط بودند چه می بینند؟
عمر از دست رفته، فرصت های از دست رفته و عقب ماندگی های فکری و اجتماعی
و تکنیکی... یا گذشته ای پر افتخار در مبارزه با استعمار و خود کفائی؟
مثال از چاله در آمدن و توی چاه افتادن، برای این کشور ها برازنده است.
«پیش به سوی پیروزی» شعار کاسترو و برادرش بود.
به سوی کدام پیروزی پیش رفتند؟
حالت ِ جنگ با امپریالیسم و حرف های انقلابی از اصلاحات زدن، پیروزی عنوان می شد،
یا هر که با این عقیده و شعار های رهبری مخالفت می کرد به زندان می رفت و
خفه می شد،... این بود پیش به سوی پیروزی؟
..
سوز
۰۷ آذر ۱۳۹۵- 27.11.2016

هیچ نظری موجود نیست: