۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۰, سه‌شنبه

درمان درد

درمان درد 

.. 

با خواندن این شعر از مسعود صدر «درمان درد» سروده شد:

اگر اسکندر آيد فرض واهي

به پوزش خواهي و بر عذرخواهي...

... اگر بين «من» و«ما» پل نسازيم...

... "به جز ما و شما فرياد رس نيست"...

++++‌‌‌‌‌‌‌‌‌    ++++ ++++

درمان درد

..

شود ایران ِ ما‌، ایران‌، دوباره

شود هموار‌، راه‌، از سنگ ِ خاره

بسی از  گنج ِ مان‌، پیدا شود‌، باز

وطن‌، از هم وطن‌، آباد شود‌، باز

.

نمی گوید یکی، از پیش از، اسلام

از ایران ِ بزرگ‌، نا‌، بوده است نام

رئیس مجلسی‌‌، زاده عراقی

نمی گوید که کوروش قاتلی بودست‌، بد نام

.

همه ایران ستیزان دور گردند

ز ِ نام ِ فخر ِ ایران‌‌، کور گردند

کتاب هائی که چنگیز و عرب سوخت

برای یک جهان‌‌، معلوم آموخت

.

ز ِ تیمور وُ‌‌، ز ِ چنگیز و عرب ها

فرو پاشید ایران وُ باز‌‌، افتاد از پا

به ششصد سال عرب‌، از ما بَسی اموال بُرده

و نیشابور خراب ماند از مغول‌، چون خاک توده

.

ز ِ سر ها ساخت تیمور ِ لنگ‌، چندین مناره

و نابود ِ کرده او‌، از ما‌، بسی شهر وُ کناره

چو عطار وُ تقی خان‌، کشته اند از ما‌، چه بسیار

بدی از روزگار‌، بردیم وُ ما‌، از چند خونخوار

.

چو از گاز‌، در جهان دوم مداریم

ز  ِ مس در خاک ِ  خود بسیار داریم

ز نفت وُ در فروش دوم‌، بُدیم ما

ز  ِ بد خواهان کنون سوم شدیم ما

.

همان هائی که  «بي بي سي» گذارند

برامان از نجف رهبر در آرند

نمی خواهند گذاشت آرام باشیم

برامان هر دو روز نقشی بیارند

.

چنان خرج و چنان برنامه ای هست

به شیشه و کراک ارزان‌، در دست

به تریاک در پذیرائی شده‌، مهمان دو تا بست

به ویسکی‌‌، آبجو‌‌‌‌، مردم همه مست

.

به مِهر و نیک ها‌، رَه بُرده ایم ما

به زرتشت و پیامش شهره ایم ما

به گفتار و به کردار و به افکارست همه نیک

جهان بر این بلندی در نظر‌‌‌‌، گفت ست تبریک

.

اگر ما را به حال خود گذارند

همه مان با خوشی آرام دارند

نهاد ِ مردم ِ ایران همه خوب

بخواهد در بَرَش‌، همسایه اش خوب

..

سوز 

08 اردیبهشت 1392 – 28.04.2013 

۱۳۹۲ فروردین ۱۲, دوشنبه

عیسی مسیح‌، مظلوم واقع شد


عیسی مسیح‌، مظلوم واقع شد
..
عیسی مسیح مظلوم بود چون از طرف ِ دروغ گویان قوم خودش که او‌، آن ها را به
درست کاری و راستی دعوت می کرد‌، به عنوان دروغ گو به صلیب کشیده شد.
مظلوم واقع شد چون گفته هایش کتابی شد که به نام  ِ چهار نفر دیگر است.
چهار انجیل به نام ِ چهار نفر ِ دیگر غیر از خودش.
مظلوم واقع شد، چون آن چه او می گفت‌، حقیقت بود و رعایت ِ حال مردم بود. ولی
آخوند های یهودی او را به پادشاهی یهود متهم کردند. پادشاه یا والی آن منطقه
وقتی او را بنا به گفته های ملا های یهودی‌، پادشاه ِ یهود نامید‌، عیسی مسیح گفت:
تو گفتی که پادشاه یهود هستم.
یعنی که من نگفتم.
ملا های یهودی او را به نام پادشاه یهود و مسیح نجات دهنده معرفی کردند، تا بتوانند او را
به عنوان پادشاه ِ یهود‌، انکار کنند و به تنگنا بکشانند.
ملایان یهودی اعدام عیسی را با باراباس عوض کردند تا از گسترش ِ عقیده های مسیح در
امان باشند. زیرا باراباس چیزی علیه آن ها نمی گفت. اقدام باراباس، علیه  ِ پادشاه روم و
تسلط او بر میهنش بود.
این کار تعویض باراباس با عیسی مسیح‌‌، از میهن پرستی و وطن دوست بودن  آخوند ها و
ملا های یهودی نبود که آزادی باراباس را با به صلیب کشیده شدن ِ عیسی عوض کردند.
عیسی مسیح‌، خطری برای ِ‌ آخوند های یهودی بود ولی باراباس بر ضد ِ حاکم بود و نه
بر علیه آخوند های یهودی.
عیسی مسیح یهودی بود و برای اجرای صحیح مذهب قوم یهود تلاش می کرد و گفت که:
گمان مبرید که آمده ام تورات یا صُحف انبیاء را باطل سازم.
نیامده ام تا باطل کنم‌، بلکه تا تمام کنم. زیرا هر آینه به شما می گویم تا آسمان و زمین
زایل نشود‌، همزه یا نقطه ای از تورات زایل نخواهد شد.
..
سوز

21 آبان 1391 – 11.11.2012