قدرت مردم
..
از قدرت مردم در تعیین سرنوشت خودشان بسیار گفته شده است.
ولی آن چه که در صد سال گذشته دیده شده است، انگیزه های مالی و نظامی
و سیاسی، با حمایت و دخالت های ظاهری و پنهانی از کشور های دیگر،
و یا سرمایه داران بسیار بزرگ «گیگا ها» که نفعی بسیار از موضوعی
می برند، این حرکت مردم را هدایت کرده اند، و عامل اصلی و محرک واقعی
در آن حرکت های به ظاهر مردمی،
سیاست ها و سرمایه داران بزرگ بوده اند.
در واقع آن نیروهای پنهان، با پول های پنهان، و قهرمان های ساخته شده
برای این منظور ها، که از سال ها پیش آماده می شده اند و در مدیا ها برای شان
تبلیغ می شده است، به عنوان پیشرو و قهرمان ملی معرفی و شناخته می شدند
که در پیش بردن آن حرکت مردمی جلودار بوده اند.
یکی از مشخص ترین این حرکت های مردمی، انقلاب کومونیستی در روسیه بود
که خیلی انقلابی و کارگری و مردمی نشان داده می شد، ولی بعد ها
مدارکی رو شد که نشان می داد رهبر انقلاب روسیه از سوی سرمایه دارانی
از کشور های دیگر و از راه های مختلف حمایت مالی می شده است.
.
برای حمایت های اطلاعاتی و امنیتی، مدرکی نمی توان دید که در دسترس
مردم عادی باشد، ولی بدون شک و تردید، کمک های سیاسی و اطلاعاتی،
امنیتی هم، شده و هم بوده است که در پیشبرد آن هدف و آن حرکت
به ظاهر مردمی، کمک بسیار کرده است.
آن چه که از بوجود آمدن کشور کومونیستی منظور بود،
وجود ِ یک دشمن عقیدتی سیاسی بر ضد سرمایه داری بود، که برای نشان دادن
به مردم به اصطلاح آزاد در دیگر کشورها نمایش داده شد، و لازم بودن ِ مبارزه
با این دشمن مردم ِ آزاد، جزو وظایف دنیای سرمایه داری به حساب می آمد که
بر ضد کومونیزم در مدیا های مردمان دنیای آزاد تبلیغ بسیار می شد.
سناتورهای تندرو در کنگره امریکا بر ضد کومونیست ها سخنان آتشین
و پر هیجان می گفتند.
.
پس برای مبارزه با کومونیزم که دشمن سرمایه داری و سرمایه داران بود،
می بایستی به سلاح ها و ابزار هائی مجهز شد که آن دشمن ها نداشته باشند،
پس ساختن و آماده سازی چنین وسایلی از واجبات کشور های آزاد است.
پس کارکردن کارخانه های اسلحه سازی و کارخانه های وسایل مربوط به
هماهنگی های جنگی، در صورت جنگ احتمالی، از لباس و کفش و کلاه تا
وسایل نقلیه زمینی و هوائی و دریائی پول و بودجه می خواهد که دولت ها
بایستی این بودجه ها را تامین کنند و به این کارخانه ها پول پرداخت کنند،
وگرنه کشور های آزاد، از نظر نظامی به نسبت دشمن کومونیست ضعیف
می شوند و خطر تسلط دشمن وجود دارد.
گاهی از سوی کومونیست ها یک هواپیما و یا یک موشک در یک زمانی نشان
داده می شد که دنیای آزاد و به اصطلاح غرب به سرعت و با تبلیغ زیاد در
مدیا ها ترس را در جامعه گسترش می دادند که آه، کومونیست ها این را دارند که
از غرب پیشرفته تر است و با عجله در کنگره، بودجه ای میلیاردی تصویب
می شد که به این کارخانه ها بدهند تا وسیله ای مشابه را بسازند که از
امکانات جنگی که کومونیست ها دارند، عقب تر نباشند.
.
معلوم نیست…، چه بسا که همین سازنده گان وسایل جنگی، خودشان یک طرح
و یا نقشه ای به کومونیست ها می دادند تا آن را بسازند و نمایش دهند که با
تبلیغ های سازنده گان وسایل جنگی در به عقب ماندن دنیای غرب، به توانند
بودجه ای بزرگ برای ساخت چیزی مشابه آن را دریافت کنند.
.
بودن کومونیزم که می خواهد بر دنیا مسلط شود، بهانه ای خوب بود که امریکا
بتواند کشور های آزاد جهان را به داشتن پیمانی دفاعی راضی کند و برای داشتن
توان مقابله با دشمن هم، خب می بایستی که مسلح می شدند که سازنده گان سلاح
های جنگی در غرب، امریکا و اروپا، با کمال میل، این احتیاج کشور های
هم پیمان را به تهیه اسلحه جنگی برآورده می کردند ولی خب استفاده از این سلاح
های جنگی بایستی با نظارت غرب همراه می بود که مبادا بر علیه خود غرب
استفاده شود…
پس کنترل نظامی هم از سوی غرب بر تمام کشور های هم پیمان لازم بود.
از شرق ترین کشور های همسایه های روسیه تا غرب ترین کشور ها، هرکدام
عضو یک پیمان دفاعی در مقابل روسیه بودند که امریکا و انگلیس،
دو عضو اصلی در همه پیمان های دفاعی بودند.
پیمان های دفاعی سیتو، ژاپن تا هندوستان.
سنتو، پاکستان، ایران و ترکیه.
ناتو، از ترکیه تا همه کشور های غرب اروپا.
.
جالب است که گاهی به کشور های عضو پیمان ایراد گرفته می شد که شما
اسلحه کم خریده اید و برای برنامه دفاعی، آماده گی تان کم است، پس بشتابید
و بیشتر از ما اسلحه خریداری کنید.
.
چنین دشمن سود آوری را بایستی همیشه دوست داشت.
به خاطر آن دشمن است که کارخانه های این ها همیشه در حال کار کردن
و تولید است. پس جنگ برای این ها نعمت است و ترساندن از جنگ، شاید
بهتر باشد تا خود جنگ واقعی، چون بدون کُشت و کشتار انسان ها، وسایل
جنگی شان به فروش رفته و پس از چند سالی که اسلحه ها کهنه می شوند،
بایستی مدل تازه را جایگزین کنند.
.
جنگ و ترساندن مردم از جنگ هم برای حاکمان نعمت است. چون به بهانه
این که جنگ است، کنترل شدید روی مردم دارند و مردم را با حرف های ساده
می توان آرام نگه داشت و مخالفان را با انگ های همراه و همکار دشمن بودن،
از بین بُرد و یا در زندان و تبعید نگه داشت.
پس در حالت های جنگ، مردم قدرتی ندارند، تنها وظیفه ای که از مردم انتظار
می رود، با کمترین ها بسازند و هرچه می توانند برای دولت شان کار کنند.
بودجه ها و پول هائی که برای رفاه مردم بایستی خرج شود، برای خرید و یا
ساختن اسلحه و مهمات جنگی خرج می شود و مردم هم با در نظر گرفتن
شرایط جنگ، توقع شان را پائین می آورند.
.
در یک جا، به خاطر آماده شدن برا ی دفاع در مقابل حمله ای احتمالی از سوی
دشمن، توقع مردم را پائین نگه می دارند. در جای دیگر به خاطر شرایط جنگی،
نداشتن رفاه اجتماعی را با جنگ توجیه می کنند.
.
در کجای این جهان، قدرت مردم را می توان مشاهده کرد؟
در یک جائی دیکتاتوری هست، در جای دیگر مذهب حکومت می کند در جاهای
دموکراتیک، گرداننده گان حکومت کار های خود را پیش می برند و تا مردم
اعتراض کنند و به حرف های مردم گوش داده شود مدت ها می گذرد
و آن ها عوض شده اند.
نتیجه این که مردم قدرتی ندارند.
آن چه که قدرت مردم نامیده می شود، خواست عده ای در پشت صحنه هست که
اجرا می شود، ولی با نمایش های مردمی نشان داده می شود که خواست مردم
بوده است و به اسم قدرت مردم نام گذاری می شود.
..
سوز
۲۳ دی ماه ۲۵۸۳ شاهی - ۱۴۰۳ هجری
12.01.2025