۱۳۸۸ شهریور ۵, پنجشنبه

شیوه استالینی

شیوه استالینی
..
شیوه استالینی محکوم است.
آیا مردم با اسم استالین مخالف هستند ، یا با شیوه عمل او
در مورد مردم و کشتارهای دسته جمعی اش؟
‫مسلم است که با شیوه عمل او مخالفت می شود.
‫آیا اگر اسم او مثلاْ بجای استالین − امیروف بود − آیا روش او
‫مورد انتقاد نبود؟
‫چرا، آنموقع هم مردم از شیوه و روش - امیروفی - ‫انتقاد می کردند.
‫پس « شیوه عمل » بطور کلی مورد انتقاد است و برای شناسائی
شیوه و روش ، نام معروفترین استفاده کننده از آن شیوه را بر
‫روی آن روش گذاشته اند.
‫روش استالین ، وادار کردن مخالفین خودش ، ‫به زور به تایید
‫او و راه او و سیستم اداره کردن او بود.
آیا اگر استالین ریش می گذاشت و لباس یک کشیش را می پوشید ،
‫یا لباس یک ملای مسلمان را بخود می پوشید ،
‫و قیافه مردانی را که در راه راهنمائی مردم بسوی خدا ‫، کار می کنند
‫بخود می گرفت ، آیا عمل و روش او مورد تائید قرار می گرفت ؟
‫مسلما نه ، همانطور که از کشیش های متعصب قرون وسطای اروپا
‫ابراز تنفر می شود.
‫چند ماه پیش ، دادگاه بین المللی،
رهبری آفریقائی را به جنایت علیه بشریت‫ محکوم کرد .
‫مردی با کت شلوار و کراوات که ۲۰۰,۰۰۰ نفر را به کشتن داده بود.
‫فرقی‫ نمی کند که شخص رهبر، چه لباسی بر تن، و چه ظاهری داشته باشد.
‫و در کجای دنیا باشد ،
‫باید رفتارش ، عملش و گفتارش مورد قبول و پسند مردم و جامعه باشد.
‫با اظهار اینکه ، من چنین کارهائی را برای خدا انجام میدهم و همه باید
‫دنباله رو ، راهی باشند که من نشان میدهم و اگر موافق نظر من نباشند ،
‫مردم را بدستور من ‫کتک می زنند ، بازداشت می کنند و اگر
‫بازهم بر عقیده خود پافشاری کنند ، ‫کشته می شوند . این شخص دارد
بنام خدا ، با ظاهر فریبی و ‫عوام فریبی و ادعای خدمت به خدا ،
‫کاری خلاف انسانیت و بشریت می کند و او محکوم است، حالا هرچقدر هم
‫میخواهد ریش داشته باشد و هر چقدر می خواهد عمامه اش بزرگ باشد.
--
‫مَثلی است معروف :  الاعمال بالنيات.
‫نیت های مردم و منظورشان با ، عملشان مشخص می شود.
‫اگر کسی مردم را با زجر و شکنجه و کشتار ، وادار به کاری می کند ،
‫او نیتش پلید است و کارش خطاست ، اگر چه به زبان می گوید این
‫کار ها را برای خیر و صلاح مردم و رضای خدا انجام می دهم.
‫..
‫سوز
‫ ۳۰ امرداد ۱۳۸۸ − 21.08.2009

۱۳۸۸ شهریور ۱, یکشنبه

چرا تایید رهبری؟

چرا تایید رهبری؟
..
واقعا چه چیز باعث می شود بعد از اینکه رفسنجانی و پسرانش در تلویزیون
جمهوری اسلامی از طرف احمدی نژاد ” دزد ” خوانده می شوند ،
و بعد از آن هم رهبر در نماز جمعه می گوید که نظرات من
به احمدی نژاد نزدیکتر است .
یعنی من هم آنها را ” دزد ” اعلام می کنم .
با این حال رفسنجانی می گوید که باید از رهبر پیروی کرد.
رهبری را که ، رفسنجانی با وجود نداشتن شرایط لازم ، به زور به رهبری
نشانید و با وجودی که به او توهین می کند ، می گوید از رهبر پیروی کنید!
-
یا رفسنجانی می خواهد با همان وضع سابق به تجارت کلان و بی قاعده
و قانون خود ادامه دهد . یا به او گفته شده که اگر ما را تایید نکنی ،
کارهای خلاف شما را علنی تر خواهیم کرد ، و او را وادار به تایید کرده اند.
یا رفسنجانی فکر کرده است ، فعلا موافقت خود را نشان بدهم تا
خود را پیدا کنم تا بعدا بتوانم اقدامات خود را انجام بدهم
که رهبر را از رهبری خلع بکنم.
اما آنچه به نظر می رسد ،
با این تایید از کسانی که می خواهند او را نابود کنند ،
رفسنجانی حکم مرگ خود را ، مُهر تایید زده است.
..
سوز
1 شهریور 1388 – 23.08.2009

۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعه

میخ

میخ
..
میخ ، نگهبان است بر پیمان ، پیوند دو چیزی با هم ، تابلوئی بر دیوار ،
تخته ای بر کف قایق که بماند بر آب ،
چوب یک پرده به دیوار ، که باز دارد ، نگاهی ناباب
.
بر سرش کوفته اند ، ضربه چکش ، ناله و آخ کنان ، جایگزین گشته
به کنجی ، به دری ،یا به دیواره یه گنجه ، به اطاقی که در آن مادر
پیری ، یاد بود جوانی ، به نگاهداشت آن گنجه یه پیر می کوشید.
.
یا در آلاچیق حیاط ، ناظر گفت و شنودی به شده بر ، زوج جوان ،
جمله ها از سر ناشیگری و از فرط خجالت کوتاه ، هر لغت تک به تک ،
هر کدام با نفسی آه همانند همراه.
.
یا که در وسوسه مالک ، به خرید چیزی ، پند می گیرد که
چه سان ، به ستاند کالا ، بدهد هیچ بر آن ، بفروشد چه گران.
.
جایگه او ، در همه حال طولانی ست .
یا به زنگار زمان می پوسد ، و از قد به دو نیم می گردد .
یا که آن چیز که بر پایش آن پاسدار است ،
خود به درازای زمان پوک شده ، بودن میخ در آن بی معنی ست.
باز اگر رنگ نوئی برخود داشت ، شایدش گوشه یه دیگر ،
به یکنوع دگر کاری داشت.
رنگ ِ زنگاری و شاید لک و پیس ، قدی نه رشید ، کم خمیده ،
ناتوانی ز قدش ، بر نِگه بازنگر و ، دور و برش می پاشید ،
چه امیدی در بازنگر ، از بکار گیری او می انگیخت.
به کناری گشته رها ، بی منظور ،
به فراموشی و تنهائی و در جمع دگر تنهایان می پوسید.
..
سوز
29 امرداد 1388 – 20.08.2009

۱۳۸۸ مرداد ۲۲, پنجشنبه

تعریف آزادی

تعریف آزادی

کلمه آزادی به مفهوم مختلطی اشاره دارد که شامل مفاهیم پایه‌ای :
خودمختاری،
حکومت بر خود و
استقلال از یک سو، و
توانایی کلی در انجام کارها،
داشتن انتخاب‌های مختلف و
توانایی کسب هدف‌ها از سوی دیگر می‌باشد.
داشتن انتخاب‌های مختلف در مورد انجام یک کار (optionality)
به این معنی است که اگر شخص بخواهد آن را انجام دهد،
هیچ چیز نباید او را از انجام آن باز دارد
و اگر نخواهد آن را انجام دهد،
هیچ چیز نباید او را مجبور به انجام آن کند.
آزادی ابراز عقیده
آزادی ابراز عقیده یا آزادی بیان،
ابراز بیان به صورت آزاد و بدون سانسور است.
آزادی بیان از شمار حقوق بشر و انسانی محسوب می‌شود
که تحت نظر قوانین بین‌المللی ضمانت شده است. این حق به طور مشخص
در بند نوزدهم قانون جهانی حقوق بشر اشاره شده‌است:
«آزادی بیان: هرکسی حق دارد بدون ترس و واهمه باورهای خود را
به هر روشی که می‌پسندند بیان کند.»
هر چند که اجرای آن به طور کم و بیش در برخی از کشورهای جهان
همچنان با کمبود و مشکل مواجه است.
آزادی ابراز عقیده که با عنوان آزادی بیان نیز از آن یاد می‌شود
شامل آزادی گفتار، انتشار و دریافت هر گونه اطلاعات است.
حق جستجوی اطلاعات و عقاید گوناگون.
حق دریافت آزاد اطلاعات و ایده‌ها.
حق پراکندن اطلاعات و ایده‌ها.
-
تعریف آزادی

آزادی امکان عملی کردن تصمیم‌هایی است که فرد یا جامعه
به میل یا ارادهٔ خود می‌گیرد. اگر انسان بتواند همهٔ تصمیم‌هایی را که می‌گیرد،
عملی کند و کسی یا سازمانی
اندیشه و گفتار و کردار او را محدود نکند و در قید و بند در نیاورد.
هر جامعه‌ای با قانون‌ها و مقررات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی خاصی هم
حافظ آزادی‌های افراد آن جامعه می‌شود و
هم حد و مرز‌هایی برای این گونه آزادی‌ها به وجود می‌آورد.
قانون‌ها و مقررات جهانی نیز آزادی‌های مردم سراسر جهان
و حد و مرز‌های آن‌ها را در جامعهٔ جهانی معین و مشخص می‌کنند.
تلاش‌ها و مبارزه‌های انسان در طول تاریخ زندگانی او همواره برای بدست آوردن
آزادی مشروع و قید و بند زدن به آزادی مطلق فرمانروایان ستمگر و زورمندان بوده است.
-
انواع آزادی
واژه آزادی به خودی خود واژه بزرگی است و با عبارت‎هایی همچون
آزادی‎های اجتماعی و حقوق بشر آمیخته شده‌است.
«آزادی» واژه‌ای تعریف شده‌است
و دولت به عنوان نماینده مردم وظیفه حفظ و نگهداری «آزادی‎ها» را بر عهده دارد.
آزادی یعنی آزادی عمل و اعتقادات انسان مانند دین و مذهب بدون سرکوب شدن
با زور و خشونت دولت و سیاست‌مداران می باشد.
برخی از آزادی‎های شناخته شده به شرح زیر است:
...
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
۲۱ امرداد ۱۳۸۸ - 12.08.2009

۱۳۸۸ مرداد ۱۹, دوشنبه

نوشته - ۲


نوشته - ۲
..
یک دوست وبلاگی نوشته بود:
قلب من میگه شما از دست من عصبانی هستین...
-------- ---------
نوشتمش ،
شاعر می فرماید: در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
طاعت از دست نیاید گُنهی باید کرد.
خوشحال هستم از اینکه در دل ِ شما جائی پیدا کرده ام.
مدتی طولانی هست که با وبلاگ هایمان باهم آشنا شده ایم .
انتظار دارم گاهی بتوانم منظور خودم را به گویم ،
اگر چه مخالف منظور شما باشد.
مخالفت با نظر شما ، عزیز ، مخالفت با خودتان نیست .
از خواندن نوشته هاتان خوشم می آید ، دلیلی هم ندارد که همه یه
نوشته هایتان مورد پسند من باشد ، چه بسا بسیاری دیگر ، آن نوشته
را پسندیده باشند.
به راهتان به کارتان ادامه بدهید و بنویسید ، حتی اگر
خیلی ها خوششان نیاید.
خودتان از آنچه که نوشته اید که خوشتان می آید ، همین بس است.
همه آزادند که نوشته تان را باز هم بخوانند یا دیگر نخوانند.
ولی من بازهم نوشته هایتان را می خوانم .
موفق باشید
..
سوز
۱۹ امرداد ۱۳۸۸ - 10.08.2009

۱۳۸۸ مرداد ۱۷, شنبه

عشق - ۲

عشق - ۲
..
یک دوست وبلاگی نوشته بود:
" من اندازه عشق نیستم ، چقدر کوچکم ... میدانم ".
.............
بنظر می رسد بزرگی ِ عشق ، به اندازه ی بزرگی ما هست.
هر چقدر عاشق ها بزرگتر و فداکاری هاشان برای
عشق بیشتر است، عشق ها هم بزرگتر هستند.
به هر کدام از عشق های بزرگ که نگاه کنیم ،
کوشش و تلاش عاشقان است که عشق ها را بزرگتر نشان میدهد.
در داستان شیرین و فرهاد ، تلاش مداوم و پی گیر فرهاد است که
عشق شیرین و فرهاد را بزرگ نشان می دهد.
امشب صدای تیشه از بیستون نیامد --
گویا بخواب "شیرین" فرهاد رفته باشد.
در داستان لیلی و مجنون ، عشق مجنون ، ادامه عاشقی اش ،
تلاش و در پی معشوق بودنش ، بزرگی عشق او را نشان میدهد
و زبان زد ِ مردم کرده
و عشق او و بزرگی عشق او را جاوید ساخته است.
..
سوز
۱۶ امرداد ۱۳۸۸ - 07.08.2009

۱۳۸۸ مرداد ۱۰, شنبه

ندا، ۴


ندا، ۴
..
ندا جان آن نگاهت ، نگاه ِ پر ز ِ رازت ، شد جهانی
چنان است آن نگاه ، گویا ز ِ من اسرار خوانی
نگاهت را ، تمنا و تحکم با سئوال همراه باشد
به آزاد خواهی ، تمام ِ مردمان ، همراه خوانی
..
سوز
12 تیر 1388 – 03.07.2009

ندا، ۳

ندا ۳
‫..
ندا از جان جدا کردی بسیجی
‫نگاهش جاودان کردی بسیجی
‫ندا و آن نگاه ِ پس چرایش‫
جهان را ماندگار کردی بسیجی
‫جهان را با نگاهش باز خواهد
‫چرا ، من را در اینجا خوار خواهد
‫نگاهش پُر ز معنا ، بر من و توست
‫به آزاد کوشی ات ، تکرار خواهد
‫..
‫سوز
۱۰ تیر ۱۳۸۸ − 01.07.2009