۱۴۰۲ دی ۵, سه‌شنبه

ایمان و اعتقاد

ایمان و اعتقاد 

..

هر ایمان و اعتقادی، سال های سال طول کشیده است تا عده ای آن را باور کنند.

لازم نیست که ما آن اعتقاد را باور کنیم و یا رد کنیم،‌ مردمانی در جائی

با شرایط موجود خودشان به یک باوری رسیده اند و آن اعتقاد را دارند.

پس بگذاریم همه مردم، با هر باوری که دارند، به  دنبال پیروی از باور خود باشند.

هیچ کدام از مردم که به چیزی باور دارند، نمی توانند بگوید که باور من 

درست تر از بقیه است.

باور های مختلف، از سوی گروهی که به آن باور نرسیده اند و آن اعتقاد ها را 

قبول ندارند، مورد ایراد است و اشکال هائی بر آن باور می گیرند.

کار ما این نیست که دیگران را قانع کنیم که باور شان ایراد دارد و باور های شان 

از نظر ما نادرست است و اشتباه ها و یا غلط هائی دارد، بلکه درست است که ما، 

مزاحم باور آن دیگری نشویم و بگذاریم با آن چه که به آن باور دارند، مسیر زنده گی 

خودشان را بروند.

.

در این روز ها که زمان تولد حضرت عیسی مسیح است، در کشور های اروپائی و 

امریکا و کانادا و خلاصه کشور هائی که جمعیتی با بیشترین مسیحی ها را دارند، 

جشن و شادمانی هست و چند کانال تلویزیون برنامه های شاد برای تولد حضرت 

مسیح دارند و با شو های مختلف مردم را با خنده و شادی و موزیک های شاد، 

همراهی می کنند.

آیا این کار، یعنی شاد کردن مردم، ضرری به جامعه و یا دولت می زند؟‌

نه که نه

ولی در جای دیگری، چند تن از مردمان یک شهر که ده تن هم نمی شدند،‌ یک آهنگ

شاد را در بازار شهر اجرا کردند و حکومت فوری همه آن ها را دستگیر کرد و 

نوشت همه این عوامل، دستگیر شدند.

عوامل، آن طور که معمول شده است به خرابکاران یا عده ای می گویند که باعث 

ناراحتی و یا آزار دیگران و یا بر هم زدن نظم عمومی شده باشند. 

شادی کردن چند تن که کمتر از شمارش انگشتان دو تا دست هست، چه نا آرامی و

یا مزاحمتی برای دولت پیش آورده است که آن ها را دستگیر می کنند؟‌

.

چرا یک دولت با ساده ترین نشان از خوش بودن مردم، مخالفت می کند؟‌

وظیفه دولت ها فراهم کردن وسایل آسایش و رفاه مردم هست، آن دولت که 

مزاحم مردم هست،‌ پس دولت آن مردم نیست، بلکه دشمن مردم هست.

وظیفه مردم هم که در برابر دشمن روشن است.

.

می توان

..

می توان ، بر غصه خندید

از خوشی ها ، بر نوشت

می توان غم را برون کرد

وز غم ِ دوران خمیدن ، بد نوشت

می توان با غصه خندید

بر غبار ِ غم نوشت

شادی است بر نوع انسان سرنوشت

.

شادی از خدمت ، رهی انسانی است

غم به دل انباشتن ، هست کار ِ زشت

می توان از داشتن ها ، سخن گفت

با خط لب، خنده بر چهره ، نوشت...

..

سوز

۰۲ دی ۲۵۸۲ شاهی -  23.12.2023

۱۴۰۲ آذر ۲۰, دوشنبه

جهانی برای همه، بچه ها

 جهانی برای همه 

بچه ها

..‫

‫بچه هایه کوچک سه، چهار، تا پنج شش ساله‫، تویه محوطه یه مجموعه ای از

۲۱ ساختمان‫ شامل حدود ۲۵۰ خانه، بازی میکردند‫. گاهی یکی می آمد 

سوی مادرش، آبی میخورد ‫و می رفت. یا فقط می آمد پیش مادرش و دوباره 

می رفت، شاید میخواست مطمئن شود که‫ ‫مادرش دم دست است، و با عجله به 

بازی شان برمیگشتند . 

گویا مغناطیسه بازی، آنها ‫را بطرف خود می کشید‫. 

‫دو تا سیاه پوست مو فرفری، دوتا چینی ژاپنی زرد پوست، سه چهار تا تیره پوست‫

‫مو تیره که دو تا شان مو فرفری بودند و اون یکی ها مو صاف و چهار پنج تا هم 

مو بور و سفید پوست بودند. 

هدف بچه ها بازی بود و رنگ پوست یا رنگ مو، فرفری بودن مو ها، یا 

نوع لباس و رنگ کفش، هیچ کدام قابل توجه و اهمیت برای بچه ها نبود. 

برای بچه ها همراهی و هم رای بودن و هم بازی بودن برای یک

نوع بازی مهم بود و نه رنگ پوست و نه حتی پسر یا دختر بودن

همراه و هم بازی.

.. 

سوز  

۱۳ امرداد ۱۳۸۷ -  03.08.2008