۱۳۹۲ شهریور ۹, شنبه

نور بر تاریکی پیروز است

نور بر تاریکی پیروز است

..

آنچه را آسمان تاریک شب می پنداریم، پُر از نور است ولی ما، نور را نمی بینیم.

.

وقتی به آسمان ِ‌ شب نگاه می کنید‌، تاریکی و نقاط ریز و روشن بنام ستاره می بینید‌‌‌.

در این میان چند سیاره هم هستند‌، یعنی کره ها یا اجسامی که بدور ِ‌ خورشید می گردند 

و از خودشان نوری ندارند و فقط نور ِ خورشید را به ما بر می گردانند‌‌..

هالی‌‌، نام ِ ستاره ای دنباله دار است که با فاصله های زمانی یه طولانی بدور ِ‌ خورشید 

می چرخد و آنچه بنام ِ‌ دنباله از آن می بینیم‌، به گفته یه آگاهان‌،‌ ذرات ِ پودر ِ‌ یخی 

هست که بصورت دنباله در پی ِ‌ این جسم ِ‌ آسمانی کشیده می شوند و انعکاس ِ‌ نور ِ 

آفتاب بر آن‌، این ستاره را بصورت ِ‌ستاره ای دنباله دار نشان می دهد.

این ستاره یه دنباله دار هم از خود نوری ندارد و فقط نور ِ‌ خورشید را به ما بر می گرداند.

در فضای ِ‌ آسمان ِ‌ ما، از خورشید تا پلوتو‌، در منظومه یه شمسی‌، به هر کجا که نگاه

کنید‌، در شب‌‌،‌ تاریکی دیده می شود‌،‌ مگر سیاره ای چون مریخ، مشتری یا زحل 

که نوری مثل ِ‌ ستارگان را از آنها می بینیم.

اگر چند تا سیاره یه دیگر هم مثل مشتری و مریخ و زحل در منظومه یه شمسی یه 

ما بودند‌، ما، از انعکاس ِ‌ نور ِ آنها‌، پی به وجود آنها می بردیم.

یعنی اگر صد یا هزار تا سیاره در منظومه شمسی بودند‌، ما همه آن ها را می دیدیم‌، 

چون آنها نور ِ خورشید را منعکس می کنند و از برگشت ِ‌ نور ِ‌ آنها به خودمان‌، 

به وجود ِ‌ آنها پی می بریم‌.

این جا‌، نور‌‌‌‌،‌ وجود ِ خود را نشان می دهد‌، یعنی از خورشید تا پلوتو‌، نور ِ خورشید‌‌، 

به صورت ِ یک کُره‌،‌ در تمام ِ‌ نقطه های منظومه یه شمسی پخش است.

اگر کُره ای بزرگ را فرض کنیم که مرکز آن خورشید و قُطر ِ خارجی یه آن 

پلوتو باشد‌، و درون ِ این کُره را‌، پر از مایع فرض کنیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، می بینیم که در همه جای ِ‌ 

این کره مایع است.

حال بجای این مایع ِ درون ِ کُره‌، چیزی که نام آن نور است را می گذاریم. و می شود 

قبول کرد که در همه جای ِ این کُره بجای مایع، نور است‌، ولی ما فقط تاریکی

 را می بینیم چون جسمی نیست که این نور را به ما برگرداند تا وجود ِ‌ آن جرم یا 

جسم را در آنجا حس کنیم.

.

فرض کنیم هزاران سیاره مثل مشتری، بزرگ و همگی کنار ِ هم، ردیف وار 

و در مدار مشتری بدور خورشید می چرخند. آنچه ما خواهیم دید یک خط نوری 

بهم چسبیده و مانند حلقه ای نورانی به دور ِ خورشید، در آسمان می باشد. یعنی در 

هر نقطه ای از دایره ای که سیاره ها بدور خورشید می چرخند نور وجود دارد و 

یک دلیل دیگر هم این است که 

در هر کجای منظومه  که سیاره ها هستند ما آنها را نورانی می بینیم.

.

پس آنچه که ما در آسمان ِ شب می بینیم‌، تاریکی نیست‌، کمبود ِ‌ برگشت ِ نور

به سمت ِ‌ خودمان هست.

یعنی نور در کُره ای فرضی به مرکز ِ‌ خورشید و به قطر ِ‌ خارجی یه پلوتو‌، در 

همه جا هست و فقط چون برگشتی از برخورد نور با جسمی بزرگ نیست‌، 

ما آسمان را تاریک می بینیم‌، در صورتیکه نور در آنجا هست‌. در آسمان ِ شب، 

نور هست و فقط انعکاس ِ نور نیست.

آسمان ِ شب هم پر نور است ولی ما به سبب برنگشتن این نور به سمت خودمان 

آسمان را تاریک می انگاریم. آنچه می بینیم تاریکی و ظلمت نیست، 

بلکه نبود ِ برگشت ِ نور است.

آنچه را که آسمان تاریک شب می پنداریم، آسمانی پُر از نور است ولی ما، 

نور را نمی بینیم.

.

ندیدن ِ نور، دلیل ِ نبودن ِ نور نیست، نور هست. ما، نشانگر ِ مناسب که با شرایط ما

هماهنگ باشد، برای دیدن را نداریم.

این شرایط در بسیاری از حالت های احساسی و عاطفی هم وجود دارد. باید به دنبال

وسیله و نشانگر باشیم تا بتوانیم درک بهتری از دور و بری هایمان داشته باشیم.

..

سوز

5 مهر 1391 – 26.09.2012



۱۳۹۲ مرداد ۳۱, پنجشنبه

توجیه ۲


توجیه ۲
..
کار توجیه کردن ها بجائی رسیده است که، تیر خلاص زن را، باید آدم خوبی بدانیم.
چون او نمی گذارد آنکه تیر باران شده است بیشتر درد بِکشد
و محکوم به اعدام را زودتر، از درد کشیدن رها می کند.
..
سوز
31 امرداد 1392 – 22.08.2013

۱۳۹۲ مرداد ۲۱, دوشنبه

جهان در گذر است


جهان در گذر است
..
هر دَم گذرآست، هر چه بر آن بار کنی
گر ناله کنی، یا که بر آن زار کنی
احساس ِ وجود ِ خود، از آن خوار کنی
اندوه به خود راه دهی، بر دل ِ خود یار کنی
پیش آمده و ، گذشت ِ بد، چو بنگری
جز خاطر ِ بد، چه چیز از آن یاد کنی؟
سودی ندهد، خانه ای از غم، تو چو بنیاد کنی
پس دور فکن غم، نسزد تا که از آن یاد کنی  
این روز وُ شبان، در ره ِ خود در گذرند
آیا به تو ، با رحم وُ عجب می نگرند؟
خوش باش وُ بیاور به خوشی، هر دَم ِ عمر
پیشین ترا گذاشت، از پیش ِ تو نیز، در گذرند
بر یاد ِ تو آورد نشاط، قافله یه خوش گذران
اندوه فزود بر غم ِ تو، قافله یه نوحه گران
پس خنده بزن، به هرچه که، در گذر است
بر برف ِ سفید، شکوفه یا برگ ِ خزان
..
سوز
12  اسفند 1391 – 02.03.2013

۱۳۹۲ مرداد ۲۰, یکشنبه

زاد روز ِ اسماعیل خوئی

زاد روز ِ اسماعیل خوئی
..
بر گذشت از تو ، کنون هفتاد و پنج
پاس ، بر آزاده گی ، بردی تو ، رنج
همچو اسماعیل ، به قربان کرده ای عمر ِ خودت
چون خوئی ، آزاده گان ، باشند ، گنج
..
سوز
10 تیر 1392 – 01.07.2013
به مناسبت تولد استاد اسماعیل خوئی