۱۳۹۷ اسفند ۳, جمعه

به ایران درود ۳

به ایران درود ۳
..
به ایران و آزادگان و دلیران درود
به ایران و بر آب و خاکش فراوان درود
به آزاد مردان، زاده از خاکِ ایران درود
به مردی که در راه ایران، جان فشانَد درود
به آن شیر زن که از خاک ایران، پاس دارد درود
زنی را که فرزند ، با مهر ایران به پروَرد درود
به مردی که فرزند را، عشق ایران به دادست، درود
به اشعار و شاعر ، دَروو باشد از نام ایران درود
به آنی که از آب و از خاک ِ ایران زمین پرورید
سپاس دارد او نام ایران و ، نیکش بنامد درود
به آن مردمی کو به علم و به دانش فزایند، درود
و آنان که با افتخار بر ایران، نماینده باشند، درود
به ورزشگران، صنعتی یا هنرمند نامی درود
به آنی که نامی ندارد، به دل مهر ایران به دارد درود
قلم روی کاغذ به راند، همی یاد ایران و مردم نماید درود
سراید سرودی به فّر و بزرگی ز ایران درود
که شاه است همو شاعران را، ز ایران درود
کشاورز و کارگر که در کشت و کارند، بر آنان درود
به بیگانگانی که فرهنگ ایران ستودند درود
بزرگان ِ ایران، جهان را شناسانده باشند، درود
به آن کارمندان، که در خدمت کار مردم به کوشند درود
بر آنانی که خدمت به مردم و ایران نماید درود
هر آن کو ز ایران پدید آمد و بهر بیگانه خدمت نمود
سزد، کو بیاید همه تار و پودش به زودی به دود
به آزادگان، در ره ِ جاودان سازی ِ نام ایران درود
..
سوز
1 شهریور 1389 – 23.08.2010

۱۳۹۷ بهمن ۲۵, پنجشنبه

دولت ایران! به شما چه فلسطین؟

دولت ایران! به شما چه فلسطین؟
..
آقا! عنوان شما رئیس جمهور کجا هست؟
رئیس جمهور ایران،
آقا! لقب شما وزیر خارجه کجا هست؟
وزیر خارجه ی ایران،
خانم ها و آقایان! شما نماینده ی مجلس برای کدام مردم و کدام کشور هستید؟‌
نماینده ی مردم ایران،
مردم ایران به شما اجازه نمی دهند که پول مردم ایران را که خودشان محتاج پول هستند،
برای مردم جاهای دیگر دنیا خرج کنید!
حالا اسم اون جا، فلسطین،‌ لبنان، غزه، یمن، ونزوئلا و یا هر جای دیگری
که می خواهد باشد.
شما اجازه ندارید در حالی که مدرسه های کشور ایران یک کپر از حصیر خرما هست
و یا محتاج بازسازی و تعمیرات هستند،‌ بروید و برای کشور های دیگر
مدرسه بسازید... اجازه ندارید!
شما اجازه ندارید در حالی که جاده های ایران  احتیاج به بازسازی و ایمن سازی دارند،
برای غزه و لبنان جاده بسازید و به مردم آن جا ها حق بازنشستگی پرداخت کنید،‌
در حالی که بسیاری از مردم ایران، برای تامین حداقل معاش،
پولی در دست ندارند، امکان دسترسی به آب سالم را ندارند.
آقای ظریف که نماینده ای برای دولت ایران هستید، نه شما و نه دولتی که
وزیر خارجه اش هستید،‌
هیچ کدام اجازه ندارید به جز برای بهبود وضع مردم ایران، فعالیت کنید.
شما اجازه ندارید افتخار کنید که به خاطر فلسطین تحت فشار هستید،‌
شما نماینده برای مردم ایران هستید،
اگر به نماینده بودن برای مردم فلسطین افتخار می کنید،
فوری استعفا دهید و به فلسطین بروید.
هر آن که برای خدمت به مردم جاهای دیگر، بغیر از ایران فعالیت می کند
و از سرمایه مردم ایران حقوق می گیرد، کارش خلاف شرع و عرف و اسلام است.
وظیفه و کار برای کارمند و وکیل و وزیر ایرانی، خدمت به مردم ایران است،
چون از مردم ایران حقوق می گیرد و اگر با حقوقی که از مردم ایران می گیرد،
برای یمن و فلسطین و غزه و لبنان کار می کند، کار او خیانت است،‌ او
به وظیفه ی خود عمل نمی کند.
مردم بسیاری، در فلسطین و جاهای دیگر دنیا، چین، هند، امریکای جنوبی
و افریقا، احتیاج به کمک دارند،‌
اگر بیشترین از مردم ایران، از حداقل خوراک، پوشاک، محل زنده گی
و بهداشت و درمان برخوردار شدند،
و پولی اضافه تر از برای رسیده گی به مردم ایران موجود بود، آن موقع
می توان نگاهی به جاهای دیگر دنیا کرد که کجا محتاج تر است
که به آن جا ها کمک کنیم، ولی حالا نه.  
..
سوز
۲۵ بهمن ۱۳۹۷ -  14.02.2019
با دیدن سخنرانی از دکتر ظریف که می گفت ما افتخار می کنیم که بخاطر فلسطین تحت فشاریم... .

۱۳۹۷ بهمن ۱۶, سه‌شنبه

در دیاری که پُر از دیوار است...

در دیاری که پُر از دیوار است...
..
«سهراب سپهری می گوید:‌
گاه گاهی که دلم میگیرد به خودم میگویم:
در دیاری که پُر از دیوار است، به کجا باید رفت؟
به که باید پیوست؟ به که باید دل بست؟»
..    .. ..   .. .. ..  
در دیاری که پُر از دیوار است، بایستی از دیوار بالا رفت، که
شاید دوستی، همدلی، هم صحبتی، آن سوی دیوار پیدا شود.
یا که باید دیوار را سوراخ کرد، تا که راهی برای دیدار همسایه یافت.
یا که باید فریاد زد تا صدای تو، از آن سوی دیوار ها شنیده شود و
صدائی، جواب صدای تو را بدهد.
یا که زمین را گود کرد، تا راهی از زیر دیوار به آن سوی آن، پیدا کرد.
.
اگر بالا رفتن از دیوار به عنوان ِ  به ناموس مردم نظر داشتن، مجازات شود،
یا سوراخ کردن دیوار، با اتهام تجاوز به اموال عمومی جریمه شود،‌
یا اگر صدای فریاد تو را، صدای کمانه کردن ِ گلوله ای جواب دهد،
یا با کندن زمین به پنهان داشتن گنج متهم شوی، که کجاست؟ بگو!
آن زمان چه؟
شاید بشود با یاد قصه های زمان کودکی، دل خود را خوش کرد،
یا با نوشتن و گفتن چیزی، دل نوشته ای، مشغول شد، اگر چه مانند
شاعران بزرگ، و یا نویسندگان توانا، با قافیه و عروض و سبک
و وزن نباشد و یا جمله بندی های استادانه نداشته باشد.
.
روز را تا، تپشی در قلب هست
و تا فکری در سر،
و یا، کُنشی در بدن،
بایست سپری کرد.
تلاش و جستجو برای پیدا کردن راهی بهتر، پیوسته باید باشد.
نمی توان، با نمی توان گفتن، به هیچ کاری نکردن، گذراند.
..
سوز
۱۴ آبان ۱۳۹۷ -  05.11.2018
……..                  ……. …….                       

 
.