۱۴۰۳ تیر ۳۰, شنبه

اگر جنگ سرد نبود

اگر جنگ سرد نبود

..

فرض می کنیم که ایده ای به نام کومونیزم و کشور هائی به نام کشور

کومونیستی مانند اتحاد جماهیر شوروی و چین کومونیست نبود...

در آن صورت، دیگر احتیاجی به پیمان ناتو و سیتو و سنتو نبود که

یک نوار حفاظتی به دور شوروی کومونیستی تشکیل دهند برای نگهبانی

از دنیای به اصطلاح آزاد و کشور های همسایه شوروی و چین، از ژاپن

تا هندوستان با «پیمان سیتو» و پاکستان و ایران و ترکیه با «پیمان سنتو»

و کشورهای از ترکیه تا شمال اروپا با « پیمان ناتو» نمی بایست جزو

پیمان های دفاعی باشند و در زیر نظارت و نفوذ امریکا و انگلیس نمی بایست

سیستم دفاعی خود را تنظیم کنند و از امریکا و انگلیس اسلحه و رادار و

وسایل جنگی دیگری را خریداری کنند.

در آن صورتی که کومونیزم و کشور کومونیستی وجود نداشت، به نظر

می رسد که می شد جهانی آرام با صلح و صفا و دوستی بین کشور ها 

و ملت ها داشته باشیم.

.

حالا فرض می کنیم که...

عده ای پولدار که کار نمی کنند، دور هم نشسته اند و با هم فکر می کنند

که چطوری پول در بیاوریم، پس با تبلیغ و بزرگ کردن ایده های چند

دانشمند و فیلسوف، چند تائی را پیدا می کنند که طرفدار ِ عقیده و

سیستم کومونیستی هستند، پس آن انقلابی ها را با پول هائی که برای شان

از جا های مختلف فرستاده می شود، کمک می کنند، تا کشوری با

ایده های کومونیستی به وجود آید و با مدیا هائی که در اختیار دارند،

ایجاد یک کشور کومونیستی را در ذهن مردم جهان جا می اندازند

و با پول های مخفی که در بین عده ای طرفدار کومونیزم پخش می

کنند، شورش های خیابانی به نفع کومونیزم راه می اندازند و زمینه

و کار برای پیاده شدن ایده ای کومونیستی، از هر سو آماده می شود.

.

کشور کومونیستی ایجاد شد و حالا نوبت تبلیغ بر ضد کومونیزم است

که با سرمایه داری مبارزه می کند، ولی سرمایه داری نماینده ای از

آزاد بودن مردم و دموکراسی و جهان آزاد است، چون در کشور

کومونیستی، کسی اجازه ندارد رادیوی دو موج داشته باشد، زیرا

گفته می شود که از راه گوش کردن به رادیو، مردم کشور های

کومونیستی، فریب سرمایه داران ضد کارگر را می خورند و

از راه انقلاب کارگری منحرف می شوند.

تئوری برای انقلاب کارگری، انقلاب توده ها هست، یعنی انقلاب

بیشترین مردم که فقیر هستند و حالا حکومت کارگری و فقیران

می خواهد که مردم را به رفاه و آسایش برساند.

آن چه که از حکومت کومونیستی برای مردم در طول هفتاد سال

دیده شد، فقر عمومی، عقب مانده بودن از صنعت و علم و هنر

بود. تنها هنر برجسته در حکومت کومونیستی، یک باله بود که

آن هم در زمان غیر کومونیست بودن نوشته شده بود.

در طول هفتاد سال حکومت کومونیستی، یک شاعر یک نویسنده

یا یک هنرمند بزرگ پیدا نشد، چون همه مردم فهمیده و باشعور

و با استعداد را با برچسب مخالف انقلاب، از بین می بردند.

در طول این هفتاد سال حکومت کومونیستی، غرب یا دنیای آزاد

یا به عبارتی امریکا، مظهر دنیای آزاد، با نشان دادن تهدید شوروی

مظهر کومونیزم، اعتبار های بزرگ را به تصویب مجلس ها رساندند

که سلاح های مقابله با کومونیزم و شوروی را بسازند که در مقابل

خطر کومونیزم، ضعیف نباشند.

.

در یک برنامه در مورد جنگ ویتنام گفته شد که حدود نُه میلیون تُن

بمب روی ویتنام ریخته شده است، یعنی عدد نُه با نُه تا صفر جلویش

می شود کیلو.

برای هر کیلو بمب، چقدر پول از دولت امریکا گرفته شده است.

تازه فقط پول بمب ها به تنهائی نیست، پول حمل و نقل این بمب ها

از کارخانه به ارتش امریکا، هزینه و سوخت و هواپیمای حمل این

بمب ها از انبار و فرودگاه تا محل پرتاب بمب به دشمن، هزینه پرسنل

و خرج وسایل جنبی و آماده سازی و... چندین هزینه ای دیگر...

.

گفته شد در جریان جنگ سرد و آماده سازی برای ناو های هواپیما بر،

۱۵۰۰۰ نوع کالا از سوی شرکت ها برای ساخت هر یک ناو

فرستاده شد که در حدود ۱۴ فروند، ناو هواپیما بر ساخته شد.

بی چاره آن سربازان و کادر نظامی که می بایست چند ماه در این ناو

ها به دوراز خانواده و بچه ها در خدمت و کاربری ناو ها باشند.

.

کشور های اروپائی هم به نوبه خود، به کشور های آزاد و مخالف

کومونیزم، اسلحه های جنگی مواد انفجاری و ماشین های جنگی،

رادار برای کشف هواپیما و هواپیما های جنگی فروختند.

.

رنگ و بوی کومونیزم که کهنه شد و کشور های کومونیستی از

هم پاشیده شد، اسلام گرائی افراطی از افریقا و آسیا تند و تند از

زمین جوشید.

در عراق و سوریه و افغانستان گروه های اسلامی قدرت پیدا

کردند و خشونت اسلام را به جهانیان نشان دادند و در افریقا

چندین اسلامی گرای افراطی دختران را می دزدیدند و درس

خواندن دختران را گناه به حساب می آوردند و خلاصه با این

تئوری اسلامی های افراطی در خاورمیانه و افریقا آشوب

به وجود آوردند و از آب گل آلود ماهی گرفتند.

.

در ایران حکومت اسلامی همه پیشرفت های مدرن قبل از

انقلاب را انکار کرد و کارخانه های صنعتی را به تعطیلی

کشاند و مردم را به زنده گی با روش ۱۴۰۰ سال پیش دعوت

می کرد.

انقلابی های ایران با تمام دنیا سر جنگ داشتند و به همه کشور

های همسایه به هرکدام نوعی، بد و بیراه می گفتند و امریکا

ستیزی شعار اصلی آن ها بود که با اسرائیل ستیزی همراه شد

و گاهی هم به انگلیس ستیزی، می پرداختند.

.

با نشان داده شدن ایران به عنوان یک حکومت افراطی و زیاده

خواه و طالب بمب اتمی و دشمن عرب ها، توانستند به عرب ها،

صد میلیارد و صد و بیست میلیارد و در آخر پانصد میلیارد دلار

اسلحه بفروشند.

.

از جنگ سرد به جنگ سبز «اسلامی افراطی» روی آورده شد.

.

این تاجران پول دوست و سیری ناپذیر، برای شان جان مردم،

کشته شدن مردم، بی خانمان شدن مردم، هیچ اهمیتی نداشته است

و فقط آن چه در نظر داشته اند، پول در آوردن است، با هر روشی

و از هر راهی که ممکن است.

.

آرزومندیم که پول دارهای جهان، روشی دیگر برای پول در آوردن

پیشه کنند، اگرچه کمتر از درآمد فروش اسلحه های جنگی هست،‌

ولی باز هم درآمد است و در راهی انسانی و صلح آمیز به دست

می آید که از نظر اخلاقی باعث نکوهش نباشد.

..

سوز

۲۰ تیرماه ۲۵۸۳ شاهی -  ۱۴۰۳ هجری

10.07.2024

هیچ نظری موجود نیست: