بی چاره هنرمندان ایرانی
..
هنرمندان ایران از هر طرفی که بروند یک گروهی
به ایشان انگ می زنند و چرا چنین کرد می گویند.
اگر
به سخنرانی و یا جلسه های «دعوت زورکی» از رئیس جمهور بروند، انتقاد
از
گروهی بلند میشود که آقا...، این هنرمند خود را فروخته هنرش را فروخته و
از
ایراد واگذار نمی کنند، مثل بیچاره علیرضا افتخاری در زمان احمدی نژاد و
شهرام ناظری در زمان روحانی، و اگر به دولت روی موافق نشان
ندهند که
کلاهشان پس معرکه است و مشکلات مختلف برایشان ایجاد میشود،
مثل
جعفر پناهی در زمان احمدی نژاد و محمد رضا شجریان در دوران
روحانی.
این هنرمندان احتیاج دارند با هنرشان باشند و هنرشان را به
مردم عرضه کنند.
اگر هنرمندان از مردم دور نگه داشته شوند، مثل ماهی که از
آب دور نگهداشته شود،
بی جان می شوند.
از جهانگیر ملک و اکبر گلپایگانی تا هر هنرمندی که به
نظرتان بیاید، یکی از این دو اسم
یا
صفت را در مورد آنها بکار می برند:
یا خائن هستند یا محروم. و در بعضی مواقع هردو.
گروهی را « ضد دولتی ها » خائن میدانند و محروم از کلام ِ
محبت آمیز و لطفشان می کنند
که هیچ، کلمات ناپسند و نا خوش آیند در مورد آن ها بکار می
برند.
گروهی را « دولتی ها » خائن به دولتشان میدانند و محروم از
همکاری دولتی ها با ایشان
هستند و از انجام هر نوع کار شکنی به هر وسیله ای توسط
دولت در مورد این هنرمندان
کوتاهی نمی شود.
این هنرمندان به کجا باید پناه ببرند؟ از چه کسی باید
انتظار کمک داشته باشند؟
همهشان که نمیتوانند و یا نمیخواهند و یا وابستگی هایشان
به اون کشور
نمیگذارد که وطن را رها کنند و آواره کشور های خارجی شوند.
تازه اگر به کشوری
خارجی هم پناه ببرند، به چه صورتی میتوانند زندگی کنند؟
در ایران هم که کار و پیشه ای که از آن راه گذران زندگی شان
را بکنند و هنرمندانه
باشد که با اشکال های فراوان روبرو می شود، پس از کجا باید
خرج زندگی شان تامین
شود؟
آیا انجمن و اتحادیه ای که منبع مالی داشته باشد که خرج
زندگی آنان را بدهد وجود دارد؟
یا باید چشم به راه کمک فامیل و آشنا باشند که از راهی برای
مخارجشان یاری برسد؟
..
سوز
10 بهمن 1392 – 30.02.2014
............ ..................
............ ..................
خبر در پنجشنبه, بهمن 10, 1392 - رسانه خبری و تحلیلی موسیقی ایران