۱۳۸۹ مهر ۸, پنجشنبه

اعتصاب بازار

اعتصاب بازار
..
این بازاری های محترم، نه بخاطر مردم، بلکه بخاطر جیب گشاد خودشان،
اعتصاب می کنند، تعطیل می کنند و این بازی ها را در می آورند.
چطور شد در طول یکسال و نیم گذشته، بعد از کشت و کشتاری که دولت به راه
انداخت و مردم را به گلوله بست، بازاریان اعتراض نکردند؟
مردمی را که می گفتند " رای من کجاست " ،
دولت کسانی را که با آرامش و سکوت به خیابان ها آمده بودند دستگیر و زندانی و در جاهائی مثل
بازداشتگاه ِ کهریزک و زندان اوین، با آنها بدترین رفتار و بی شرمانه ترین کارها را انجام داد،
چرا بازاریان حتا یک ساعت به عنوان اعتراض مغازه ها را نه بستند ؟
چون به جیب آنها کاری نداشت.
شاید آن موقع می ترسیدند اگر اعتراض به کنند ممکن است شناسائی بشوند و از کار و کاسبی
عقب بیافتند، حالا چرا نمی ترسند؟ چطور شد حالا شجاع شدند و از شناسائی شدن نمی ترسند.
حالا که از در آمد میلیونی و میلیاردی آنها سه یا پنج درصد مالیات می خواهند به وحشت افتاده اند
و زورشان می آید قسمتی ناچیز از در آمد باد آورده شان را به صندوق دولت بدهند.
در اصل و اساسا دولت هم باید این در آمد را برای رفاه مردم و سازنده‌گی ِ کشور هزینه کند.
.
این اعتراض و این نوشته، طرفداری از دولت خطاکار و نالایق و ضد مردمی نیست. ولی همین دولت
با هر بدی یا خوبی که دارد، تا به حال مورد اعتراض بازاری ها قرار نگرفته است.
دولت همان دولت است، پس چرا حالا بازاری ها اعتراض می کنند؟
اعتصاب و اعتراض بازاری ها پس از اعلام مقررات " مالیات بر ارزش افزوده " شروع
شده و بازاری ها نشان می دهند که هر بلائی به سر ِ مردم بیاید مهم نیست، فقط
اگر در آمد بی حساب و کتاب آنها مورد محاسبه قرار بگیرد، ناراحت می شوند.
در بازار ،
با دلالی ها و واسطه گری ها همه اجناس دست به دست می گردد و هر واسطه ای در این
وسط مقداری استفاده می برد، بدون این که هیچ کاری به کند و یا حتا جنس را به بیند
و یا یک قلم از جنس را جا به جا به کند و با این عمل ِ واسطه گری، جنس مورد استفاده مردم،
چند برابر گرانتر بدست مصرف کننده می رسد . حاجی بازاری با یک تلفن میلیون ها در آمد دارد.
مالیات بر ارزش افزوده، درصدی از استفاده و سود فروشنده است و در نهایت به صندوق دولت می رود
و ظاهرا برای مصرف کننده ها، یعنی مردم ، باید از طرف دولت دوباره هزینه شود.
بازاری محترم که در سال صدها میلیون تومان، تا میلیارد ها تومان استفاده و سود دارد،
هیچ درصدی ازین استفاده را به دولت نمی دهد و همیشه ناله از نداری و نبود درآمد می کند، شاید
یک هزارم از در آمد و استفاده خود را، به عنوان مالیات می دهد.
پس بهتر است که همه خرید ها و فروش ها، در همه جای ایران با فاکتور و رسید انجام شود
و برای این فاکتور و رسید هم درصدی مالیات پرداخت شود . شاید در آن صورت دست واسطه ها
و دلال هائی که باعث بالا رفتن قیمت ها می شوند از این مال مفت خوری ها قطع شود.
هر شخصی که در مقابل دولت اعتراض می کند، الزاما، نه بخاطر مردم است.
بازاری ها وضع بل بشو و هردمبیل و بی حساب و کتاب ِ خرید و فروش را خواهان هستند.
آنها دلشان برای مردم نسوخته است.
..
سوز
08.07.2010 - 29.09.2010  

۱۳۸۹ مهر ۶, سه‌شنبه

مکتب ایرانی

مکتب ایرانی

..

آقای علی مطهری در نامه اش به احمدی نژاد می نویسد:

کوروش را رها کنید و دنبال مکتب ایرانی نباشید. مردم ایران اسلام را می خواهند.

سخن راندن از تمدن ایران باستان به جای تمدن اسلامی و 

تبیین منشور حقوق بشر کوروش به جای حقوق بشر مورد نظر اسلام ، …

و در دنباله اش می نویسد…

و به اقشار سهل انگار نسبت به دین نیز نمی‌توان تکیه کرد.

— //

حقوق بشر  اسلامی؟ یعنی همان که می گوید لا اکراه فی الدین… 

ولی پیروان مذاهب دیگر که صاحب کتاب آسمانی هستند، باید جریمه و جزیه 

غیر اسلامی بودن بدهند، 

و بقیه هم یا اسلام بیاورند و یا باید کشته شوند، چون کافر هستند.

===

حقوق بشر کوروش می گوید:

همه مذاهب آزاد هستند و حتی کمک می کند معبد هاشان را به سازند.

—  //

آقا نفرمودند که، چند درصد از مردم ایران در حال حاضر ” سهل انگار نسبت به دین ” هستند.

اکثریت مردم ایران در حال حاضر از جمهوری اسلامی ناراضی هستند. و ” اقلیتی ” فقط 

آنهائی از وجود جمهوری اسلامی راضی هستند، که با زد و بند های میان 

دست اندرکاران حکومت اسلامی به نان و نوائی رسیده اند و یا کار و کاسبی شان 

با حمایت از حکومت سکه شده است.

اما شمائی که سنگ اسلام را به سینه می زنید، در کدام خاک بدنیا آمده و بزرگ شده اید؟

از زحمت و خدمت ِ مردم ایران بهره برده اید و به جائی رسیده اید.

مردم ایران از اسلام و تسلط اسلام تا به حال چه بهره ای برده اند؟

اموال مردم ایران در کمک های چند میلیون دلاری به کشور های دیگر بخشیده می شود.

درد و عزا و ماتم حکومتی های ایران، درد و ناراحتی مردم غزه و لبنان است و

نه مردم ایران.

مردم ایران باید و باید  ” سهل انگار نسبت به دین ” باشند.

رهبر مردم ایران دستمال فلسطینی به گردنش می آویزد،

در حالیکه رهبری مسلمانان جهان را به او نسبت میدهند.

آیا دستمال فلسطینی نمایندگی اسلام را بدست آورده است؟

آیا رهبر ایران فلسطینی است؟

طبیعی است که برای همدردی با مردم و مسلمانان فلسطین می توان از آنها یاد کرد و

پشتیبانی نمود، اما نه اینکه از آب و خاک و سرمایه مردم ایران استفاده کرد و

دستمال فلسطینی را به گردن آویخت و روز و شب به فکر مردم فلسطین بود.

اگر ادعای حکومتیان همدردی با مردم مسلمان است، پس، مردم مسلمان ایران

که مستحق تر از هر مسلمان دیگری هستند که از سرمایه و امکانات کشور ایران

یعنی از امکاتات کشور خودشان برای ِ خودشان، استفاده کنند.

علامت و سمبل مردم ایران، مثلا شال گردن با نقش منشور کوروش کبیر، یا با نقش هائی

از تخت جمشید یا کوه ِ دماوند، بر سینه و گردن رهبر،  

زیبنده تر از چفیه فلسطینی و غریبه است.

..

سوز

27 شهریور 1389 – 18.09.2010


۱۳۸۹ مهر ۱, پنجشنبه

خزان


خزان
..
زردی یه برگ ِ خزان، فرش گشت، روی زمین هم دیدنی است
بوی باران، نم ز  ِ برگ های خزان، بوئیدنی است
خش خش ِ برگ های خشک، روی زمین، راه رفتنی است
برگ ها سرخ، قهوه ای، زرد از درخت ِ نیمه لخت، یاد ماندنی است
..
سوز
اول مهر 1389 - 22.09.2010


۱۳۸۹ شهریور ۲۹, دوشنبه

آقای پاپ شما مسئول هستید

آقای پاپ شما مسئول هستید
(آقای پاپ 2)
..
آقای پاپ، شما بزرگترین مرجع ِ مذهب کاتولیک هستید.
کلیسای کاتولیک شما را بعنوان پاپ و رهبر کاتولیکهای جهان برگزیده است.
شما در مقام بالاترین فرد ِ کلیسای کاتولیک مسئول و جوابگوی اعمال
و رفتار کشیش های کاتولیک در سراسر جهان هستید.
اگر شما نقصی را در سیستم کلیسا به بینید و آن نقص را بر طرف نکنید یا
اقداماتی انجام ندهید که آن نقص بر طرف شود، مسئول هستید و جوابگوی
آن نقص و بدنامی، که سالهاست در باره آن در دنیا صحبت می شود.
اگر دستور به رفع نقص موجود در کلیسا ندهید، بی قدرت بودن شما،
بی توجه بودن شما نسبت به اشکالات کلیسای کاتولیک به حساب می آید.
آنچه را درست می دانید و منطقی هست، با شجاعت ابراز کنید،
اگرچه شما را از این پست و مقام بر کنار کنند. در آن صورت،
باز هم نام شما و شجاعت ِ شما در ابراز حقیقت و برطرف کردن بدنامی
از کلیسا، همیشه خواهد درخشید.
به فکر این نباشید که چند سال دیگر بعنوان پاپ، در مقام پاپ باقی
به مانید، ولی یک پاپ بی قدرت و بدون توجه به بدنامی کلیسا باشید.
پاپ بودن و هیچ کاری در جهت رفع عیب و بدنامی کلیسا نکردن
چه افتخاری دارد؟
پاپ بودن و انجام اعمال زشت از سوی کشیشان را تماشا کردن و
هیچ کاری برای رفع آن عیب نکردن و چیزی نگفتن چه سودی دارد؟
بنا بر آنچه معروف است ( باور اکثریت است )، عیسی مسیح دارای
همسر نبود و ازدواج نکرد. کشیشان در سیستم کلیسای کاتولیک،
برای نشان دادن پیروی از عیسی مسیح، ازدواج نمی کنند و یا
اجازه ازدواج ندارند.
کشیش ها انسان هستند و مانند هر انسانی دارای غرایز و احساساتی
طبیعی هستند. کشیش ها سعی می کنند احساسات خود را مهار
کنند و بر آن سرپوش به گذارند، ولی چون انسان هستند و از قدرتی
هم چون عیسی مسیح، برخوردار نیستند، قادر به کنترل خود نمی
باشند و برای حفظ ظاهر و در ضمن برای رفع غریزه یه انسانی یه خود،
در خفا و پنهان اعمالی انجام می دهند که بعدها آشکار می شود و
بقییه مردم ازین خلافکاری ها خبر دار می شوند.
نتیجه آن بدنامی برای کشیش، بدنامی برای کلیسا و بی اعتماد شدن
مردم به کشیش و کلیسا است.
یک طرف ِ مهم دیگر هم، کودکان و افرادی هستند که مورد سو ء استفاده
کشیش ها قرار گرفته اند. روح این کودکان، جوانان، آزرده می شود.
چه کسی جوابگوی این همه جوان افسرده و شرمسار در
طول سالیان دراز است؟ و می دانید که تعدادی از آنها از شدت شرم
و مایوس بودن دست به خودکشی زده اند.
یک کشیش که ازدواج کرده است، نیاز طبیعی خود را از راه طبیعی
رفع می کند و در طول روز به فکر کارهای کلیسائی و خدمت به مردم
خواهد بود ( دعوت مردم به پرستش خدا و نصایح مسیح).
یک کشیش مجرد برای رفع نیاز خودش در فشار خواهد بود و در طول
روز بیش از نیمی از فکر و حواسش به فکر چگونگی در رفع احساس
طبیعی اش می گذرد و در هنگام خدمت به کلیسا و عیسی مسیح،
دائم در وسوسه برای انجام کاری توسط یکی از اطرافیان خواهد بود و
چه بسا با حواس کامل دعوت خود را به سوی خدا انجام نمی دهد.
او با وجودی که می داند عملی درست و انسانی انجام نمی دهد،
از روی ناچاری، یک نوجوان یا کودک را با فریب و ظاهر سازی به کاری
وادار می کند که  چه بسا خودش هم از ته دل راضی به فریب دادن
این کودک نیست، ولی در آن زمان شاید آن را کم دردسر ترین و پوشیده
ترین راه برای رفع احتیاج و نیاز بشری خود می داند.
راهی که در آن زمان برایش ممکن است.
پس بگذارید کشیش ها هم تحت فشار نباشند و مجبور نباشند
دائم با خودشان در جنگ باشند.
همه آنها در جنگ با خود پیروز نمی شوند و به ناچار خطا صورت می گیرد.
شما آقای پاپ، شما مسئول و جوابگوی این نقص کلیسای کاتولیک هستید.
با یک اقدام شجاعانه و با دلایل منطقی کلیسای کاتولیک را قانع کنید که
ازدواج را برای کشیش ها آزاد کنند.
راه صحیح و درست این است.
چرا نمایشی از شبیه به مسیح بودن می خواهید ارائه دهید؟
تعدادی از کشیش ها مثل مسیح قادر و توانا نیستند و از این راه
فقط بدنامی برای کلیسا بدست آمده است.
چطور و چرا یک کشیش کاتولیک برای یک زن و مرد، مراسم ازدواج
را اجرا می کند؟
کشیش، زن و مرد را نسبت به هم زن و شوهر اعلام می کند.
ولی چرا خودش اجازه ندارد چنین کاری بکند (ازدواج بکند).
اگر ازدواج خوب نیست، که کشیش هم نباید به نام
مسیح، رابط و واسطه عقد دو نفر برای ازدواج به شود. اگر هم عیب
ندارد که خودش هم باید این رسم ادامه یه زندگی بشری را اجرا کند.
آیا اگر صد سال مردها و زن ها ازدواج نکنند و مانند عیسی مسیح
بدون ازدواج زندگی شان به آخر به رسد، چه خواهد شد؟
درمدت یک صدسال نسل بشر نابود می شود و از بین خواهد رفت.
پس ازدواج عملی زشت نیست، ازدواج از طرف پروردگار ِ جهان
برای ادامه نسل بشر و تمام حیوانات مقدر شده است.
این نقص کلیسای کاتولیک را با اراده ای مصمم و اقدامی شجاعانه
و نطقی منطقی و توضیحی روشن برطرف کنید.
ازدواج کشیش ها را آزاد اعلام کنید.
و از این راه جوانانی را که در آینده احتمالا مورد سو ء استفاده
قرار خواهند گرفت نجات دهید.
وجود شما و علت ِ کشیش بودن ِ شما برای راهنمائی و نجات
انسان ها و هدایت آنها به سوی درستی و درستکاری است.
..
سوز
27 شهریور 1389 -  18.09.2010

۱۳۸۹ شهریور ۲۶, جمعه

به کجا ؟


به کجا ؟
..
آخه این بی چاره خواننده ها و هنرمندان معروف چکار باید بکنند؟
اگر به طرف حکومت تمایل نشان بدهند و عکس یا حدیثی در مورد ِ
تماس یا ملاقات با سران حکومت از ایشان منتشر شود، مردم او را
از خود می رانند و با غضب و با لحن نا مهربان در باره او صحبت
می کنند. مثل آقای علیرضا افتخاری که خوب، درحد خود از هنرمندان ِ
خوب ِ کشور است. ولی مردم او را به خاطر روبوسی با رئیس جمهور
احمدی نژاد در یک مجلسی، سرزنش می کنند.
 .
و اگر به حکومتی ها روی خوش نشان ندهند و به سمت و سوئی
که مورد دلخواه اکثر مردم است، تمایل نشان بدهند و نشانی، در یک
گردهم آیی، از آنها دیده شود که تمایل به سوی مردم رانشان می دهد،
آنوقت از طرف حکومت با بهانه های مختلف ِ ( چون، اما، اگر ) 
مورد اذیت و آزار قرار می گیرند و به زندان می افتند.
مثل جعفر پناهی. این هنرمند با انداختن  ِ یک شال سبز به گردن،
در یک فستیوال خارج از ایران، آنچنان مورد غضب حکومت قرار گرفته
است که دوتا فستیوال هنری و سینمائی را در زندان بود.
حالا هم که از زندان آزاد شده، ممنوع الخروج شده و نگذاشتند
به سومی هم برود، که فستیوال فیلم ونیز بود.
 .
خوب، این هنرمندان یا بطور کلی افراد مشهور جامعه که حرکات
و اعمالشان بیشتر مورد توجه مردم و رسانه هاست،
چه باید بکنند؟
 .
به نظر می رسد، اصلا چنین حکومتی (عقیدتی) نباشد بهتر است،
که هواداری از خود را، و این گونه مسائل را در مورد مردم در نظر نگیرد.

حالا اگر کسی مایل به تایید ِ روش اداره کردن یک رئیس جمهور
نیست، چه باید بکند، آیا باید از همه امکانات و آزادی های فردی
و اجتماعی محروم باشد؟
اصلا اداره کردن یک کشور و سیستم اداری در آن، چرا باید با یک
سایه ای الهی همراه خوانده شود، که تایید نکردن این سیستم
اداری را به حساب ِ  برخلاف خواست ِ خدا عمل کردن به نامند
و برای آن مجازات تعیین به کنند.
 سیستم حکومتی اشکال دارد، مبلغین خدا پرستی و
راهنمایان بهشت باید بروند و در محل های مخصوص برای
پرستش خدا به کار "دعوت مردم به خدا" مشغول شوند.
.
نه حکومت بی خدائی و به نام کارگران بودن کشور،
سیستم کشور را اصلاح می کند ( هفتاد سال شوروی)
و نه با نام خدا و احکام هزارو چهارصد سال پیش، حکومت کردن،
سیستم کشور را اصلاح می کند ( جمهوری اسلامی ).

سیستم اداره یک کشور باید بصورت بی طرف اداره شود.
سیستم اداره کشور باید با توجه به نیازهای مردم اداره شود،
و با توجه به امکانات موجود و روش های تامین کمبود ها و
نیازهای مردم کار کند، و انتخاب برای در خدمت گرفتن مردم
برای کارها، به روش برتری های علمی و توانائی ها
و استعدادها  و قابلیت های خدمتی آنها باشد،
بدون اینکه دین و مذهب و عقیده مردم را در نظر به گیرند.
..
سوز
16 شهریور 1389 -  07.09.2010

۱۳۸۹ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

ربنا


ربنا
..
آفرین آفرین
این تلاوت ربّنا دلپذیر است،
خوب است، بی نظیر است، حرف ندارد،
بی همتاست، آقا جون، خوبه دیگه ، وقتیکه خوبه ، خب خوبه دیگه،
دیگه چرا یه عده  می گردند یه عیبی ایرادی یه چیزی پیدا کنند
که به  خاطر اون چیز، از هنرمند بد بگویند.
تشویق کنید او را
تجلیل کنید از او
چند تا مثل او پیدا می شود
هنر دارد آقا ، هنر
احترامش بگذارید و هنرش را پاس بدارید.
..
ربّنا ، توسط استاد محمد رضا شجریان
سوز
15 شهریور 1389 -  06.09.2010
….. 
ویدئوی ربنا: