تصور، حادثه یا تئاتر – ۳
(جنگ موجه )
..
آقای باراک اوباما در هنگام دریافت جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۹
سخنانی بیان کرد که در آن اشاره هائی به ناگزیر بودن
از جنگ کردن و مجبور شدن به جنگ را، نوعی ناچاری
اعلام کرده است:
----- اوباما گفت که جنگ گاهی اجتنابناپذیر است،
و او نمیتواند در برابر خطراتی که ایالات متحده را تهدید میکند،
منفعل بماند. او درگیری آمریکا در افغانستان و عراق را
نمونههایی از "جنگی موجه" دانست.
اوباما در دفاع از "جنگ موجه" گفت:
«بدون اسلحه امکان غلبه بر هیتلر وجود نداشت.
با مذاکرات مسالمتآمیز نمیتوان رهبران القاعده را قانع کرد
که سلاح خود را زمین بگذارند.» -----
.
رئیس جمهور امریکا در هنگام دریافت جایزه صلح
صحبت از اجبار به جنگ کردن می کند.
یعنی آیا این یک نوع عذر خواهی کردن از پیش است، عذر خواهی
برای رئیس جمهوری که جایزه صلح گرفته و کمی بعد از آن مجبور می شود
و فرمان حمله و فرمان آغاز جنگ را بنا به « مصالح ملی » صادر می کند؟
آیا این یک اعلام جنگ به جمهوری اسلامی و سران مذهبی و
سلاح اتمی طلب ِ آن است؟
آیا این سخنان برای اخطار دادن به سران کشور های بحرانی
و ناآرام منطقه خاورمیانه یا کره شمالی است،
در اخبار همین هفته نوشته بودند:
کشورهای خاورمیانه و حوزه خلیج فارس در
یکی دوسال اخیر، بیش از ۱۰۴ میلیارد دلار اسلحه خریده اند.
آیا اگر منطقه آرام بود، چنین سفارش اسلحه و خرید آن
از طرف کشور های بدون نگرانی در منطقه، پیش می آمد؟
از یک طرف این فکر آرامش بخش است که این همه هیاهو
یکنوع جنگ زرگری است و منظور اصلی فروش ابزار و وسایل
جنگی است و در واقع جنگی پیش نخواهد آمد.
از طرف دیگر این فکر پیش می آید که خوب اگر یکی از واسطه
ها یا فروشنده ها بخواهد به این مسئله، یک کمی لعاب بدهد
و به فکر فروش مواد پشتیبانی و تدارکاتی این وسایل جنگی
باشد، زیرا، خوب از این وسایل باید استفاده بشود که خراب بشود
تا آنها بتوانند قطعات یدکی و پشتیبانی آنرا تامین کنند.
آنوقت چه پیش خواهد آمد؟
آنوقت امریکا که نقش پرچم دار صلح جهانی را بازی می کند
و در همه جای دنیا نیروهای نظامی اش برای برقراری صلح
حاضر است چه خواهد کرد، و به نفع کدامین وارد صحنه خواهد شد؟
..
سوز
۱۹ آذر ۱۳۸۸ − 10.12.2009
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر