۱۳۸۸ بهمن ۱, پنجشنبه

خار سر دیوار

خار ِ سر  ِ دیوار
..
“من از روئیدن خار ِ سر  ِ دیوار دانستم
که ناکـَس کـَس نمی گردد ازین بالا نشینی ها”
..
من از روئیدن خار ِ سر  ِ دیوار دانستم ،
که خار هم می تواند بالا نشین باشد.
ولی آیا آن جای گـُل را می گیرد ،
آیا آن زیبائی یک گـُل را می تواند ارائه بدهد ؟
در مقایسه کردن ِ یک تک گـُل بالای دیوار
با یک بته خار ،
کدام یک بیشتر احساس زیبائی را پدید می آورد؟
-
پیکر ِ خار، ویژگی های خار و نماد های دیده شده از خار
در گذشته ، این پندار را دارد که از آن نمی توان
توقع بوی خوش و احساس خوشی و زیبائی داشت.
-
آنکه خار هست و خود را بالا نشانده و به زور خود را
گـُل می نماید و جلوه می فروشد که من زیبا هستم ،
من دیدنی هستم ، با دیدن من احساس شادی و
زیبائی داشته باشید !
آبروی خود را می بَرَد و زحمت ما می دارد.
-
جای خار در میان گلزار نیست ، به بیابان زیبنده است.
هر چیزی جای خودش را دارد.
خار باید بجای خودش برگردانده شود و کار خودش را
در جای خودش انجام دهد.
یکی پرسید آیا می شود .
آن دیگری جواب داد: می شَوانیم
(یعنی ما کاری می کنیم که بشود ، ما شدنی اش می کنیم)
-
جهان چون چشم و خط و خال و ابروست
که هر چیزی بجای خویش نیکوست.
..
سوز
 ۰۱ بهمن ۱۳۸۸ – 21.01.2010

هیچ نظری موجود نیست: