۱۳۹۵ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

جبران کم آبی ۳

جبران کم آبی ۳
..
دو بنیاد "هاینریش بل" در آلمان و "اسمال مدیا" در انگلستان با انتشار یک گزارش مشترک ١۶٠
صفحه ای هشدار دادند که بحران آب همواره مناطق بیشتری از ایران را غیرقابل سکونت می‌کند.
مقامات ایرانی می گویند:
بارش‌ ها در ایران به ۷۵ درصد بارش‌های نرمال کاهش یافته است...
خشک‌سالی‌ های چند سال گذشته در ایران: «سه چهارم كشور در ناحيه كاملا خشک قرار دارد
و بارش‌هایی بين ۵۰ تا ۱۰۰ ميليمتر را تجربه می‌كند...
دوره خشک‌سالی در اغلب استان‌های ایران از میانگین معمول در دهه‌های گذشته طولانی‌تر شده
و از مرز ۱۵ سال گذشته است.
هفت شهر کرمان، زاهدان، بندرعباس، مشهد، یزد، اصفهان و بوشهر در صدر شهرهای در معرض
بحران آب در سال آینده هستند.
.........       
چه باید کرد؟
با توجه به خلاصه خبر ها که در بالا آمده است، انتظار رسیدن آب از آسمان یعنی باران و برف را برای
جبران کم آبی، بایستی فراموش کرد و امیدی به آن نیست.
در ۱۵ سال گذشته میزان بارندگی تا ۷۵ در صد کمتر شده است، شاید گرمایش زمین یکی از علت
های اصلی باشد.
در هر صورت امیدی به بارش آب از آسمان برای جبران کم آبی نمی توان داشت.
انتقال آب از دریای خزر که دریاچه ای بزرگ است ولی محدود و بسته و به دریا های دیگر راه ندارد،
دارای دو مشکل بیشتر است، یکی شورتر بودن آبش از دریای آزاد است و دومی همسایه های
دریای خزر هستند که آن ها هم با برداشت آب از دریای خزر یا رود ارس مخالفت می کنند.
آنچه قابل انجام شدن است و سریع ترین راه به نسبت راه های دیگر است، پمپ کردن آب از
دریای عمان و خلیج فارس به دریاچه ها و تالاب های خشک شده و یا در حال خشک شدن است.
آب خلیج فارس و دریای عمان نمک کم تری نسبت به دریای خزر دارد و مثل دریای خزر مدعی
و مخالف برداشت آب ندارد، چرا که آب به مقدار زیاد با پمپ های قوی و لوله های بزرگ آب از
دریای عمان به تالاب جازموریان و دریاچه هامون و دریاچه  های دیگر، پمپ خواهد شد.
در اثر گرمایش زمین و بالا آمدن آب دریاها، بسیاری از ساحل های کشور ها و جزیره ها به زیر آب
می روند و این کشور ها دارند برای بیست سال آینده برنامه ریزی می کنند که جلوی دریا هاشان
سد هائی درست کنند که از ورود و بالا آمدن آب به ساحل های شان جلوگیری کنند.
چه بسا کشور ها و جزیره هائی که در خطر به زیر آب رفتن قرار دارند بایستی به این پروژه ها
کمک کنند که با پمپ کردن آب از دریا ها، مقداری از بالا آمدن آب دریاها جلوگیری می کنند.
شاید لازم باشد که بعد ها دریاچه های مصنوعی دیگری هم در جاهای دیگر درست شود، ولی
در حال حاضر لازم ترین و واجب ترین کار، باز سازی و نگهداری کردن از همین دریاچه ها و تالاب
هاست که بین هفت شهر کرمان، زاهدان، بندرعباس، مشهد، یزد، اصفهان و بوشهر است.
هزینه برای پمپ کردن آب از دریا به خشکی زیاد است و زمان زیادی هم لازم دارد، ولی
تنها راه ممکن ، عملی، سریع و مناسب با شرایط امروز است.
..
سوز
۱۰ بهمن ۱۳۹۵ – 29.01.2017

۱۳۹۵ بهمن ۱, جمعه

سبزه های هفت سین را بکاریم

سبزه های هفت سین را بکاریم
..
سبزه های هفت سین را که با خود به صحرا ها و جا های خوش آب و هوا می بریم، در

کنار نهر ها و جوی ها و رود خانه ها و جا هائی که امکان رشد گیاه وجود دارد، بکاریم.
اگر این عدس ها و گندم ها و... در بیرون و در هوای آزاد بودند، یخ می زدند و به هدر
می رفتند، با پرورش آن در محیط داخل خانه، به سبز شدن آن مطمئن می شویم و در
روز «سیزده بدر» آن سبزه را با خود به صحرا برده و می کاریم که برای پرنده گان و
حیوانات، دانه و برگ و ساقه های این گیاهان، خوراکی مناسب خواهد شد.
سبزه های هفت سین را عاقبت به خیر کنیم.
با خود بیلچه های باغبانی همراه ببریم و از فرزندان بخواهیم و به آن ها نشان دهیم
که با کاشتن ِ سبزه های عدس و گندم و ارزن... در کنار آب، به رشد ِ سریع ِ گیاهان
خوراکی کمک می کنید و حیوانات و پرنده های وحشی، بعد ها می توانند از این محصول
استفاده کنند.
با کاشتن سبزه های هفت سین در کنار آب روان ها، به رشد گیاهان کمک می شود،
خوراک برای پرنده گان و چرنده گان مهیا می شود. بچه ها و مردم یاد می گیرند که
برای حفظ طبیعت در فکر و تلاش باشند.
آمار می گوید که سالانه با فرض سبز کردن برای هر خانوار صد گرم گندم،
حدود ۲۳۰۰ تن گندم به هدر می رود.
این چند هزار تُن عدس و گندم سبزه شده را پس از سیزده بدر، در زمین های قابل
رشد گیاه بکاریم که چندین برابر بیشتر، عدس و گندم برای حیات وحش تولید شود.
اگر به فرض یک سوم از این سبزه های هفت سین، سبزتر شود و محصول بدهد، خیلی
بیش از آنچه که کاشته شده است، محصول به دست می دهد،  
که خود یک پیشرفت است و هدر دادن نیست.
این کار کوچک، یعنی کاشتن سبزه های هفت سین در صحرا ها و کنار آب ها و مزرعه ها
و باغ ها، یک سنت بسیار نیکو می شود برای کمک به طبیعت و حیوانات و پرندگان.
برای کمک به نگهداری و رشد و حفظ طبیعت کوشا باشیم.
..
سوز
اول بهمن ۱۳۹۵ – 20.01.2017
-----------     
#سیزده_بدر ، #سبزه، #هفت_سین، عید نوروز ، حیات وحش، پرنده گان، چرنده گان،
گندم، عدس، ارزن، شاهی یا تره تیزک،
در این ایام حدود 23 میلیون خانوار جمعیت  ایران عزیز تهیه سبزه عید  مشغول می
باشند بنا بر این باشد که هر خانوار ایرانی حدود 100 گرم گندم مصرف کند می شود
به عبارتی 2300000000 گرم  یعنی 2300000 کیلو گرم  معادل 2300 تن  .
اگر قیمت هر کیلو گندم 1500 تومان میشود 3450 میلیون تومان .
... به جای سبزه گندم می توان از دانه های سبزی استفاده کرد که
بعد از سیزده قابل استفاده باشد.
..............  
          
که اگر هر یک از 24 میلیون و 766 هزار خانوار ایرانی حدود 300 گرم گندم برای سبزه سفره هفت‌سین
خریداری کنند، در واقع بیش از 7400 تن گندم به سبزه و بعد از 13…
..................            
وی با بیان اینکه هر خانوار ایرانی برای سبزه عید 200 تا 300 گرم بذر گندم یا دیگر حبوبات
می‌کارد و هر کیلو بذر حبوبات هم برای تبدیل شدن به سبزه نیاز به 1500 لیتر آب دارد، گفت:
با این حساب سالیانه چهار تا شش میلیارد لیتر آب برای کاشت سبزه عید هدر می‌دهیم.
.............                                  .............................             

۱۳۹۵ دی ۱۷, جمعه

نامه اصغر فرهادی به رئیس جمهور

نامه اصغر فرهادی به رئیس جمهور
..
آقای اصغر فرهادی نامه ای نوشته است از روی دلسوزی نسبت به یک گروه از مردم
گرفتار ایران و این نامه تشویق و حسادت عده ای را بر انگیخته است. بیشتر تشویق
کننده‌ گان، در دلشان و پیش خودشان آقای فرهادی را تشویق می کنند ولی
نه در روزنامه ها و صفحه های اجتماعی.
اما حسودان بطور غیر مستقیم و مخالفان مستقیم ، به ایشان حمله می کنند، حمله های
مستقیم خب آشکار است و موضع نویسنده اش معلوم می شود، ولی عده ای آنچه را که
خود نمی کنند و نکرده اند و یا جرات انجام آن را ندارند، از آقای فرهادی توقع دارند
و گویا از ایشان طلب کار هستند!
مثل:
نامه ای که به آقای روحانی نوشته اند، اگر از روی «حسابگری» و یا « بده بستان‌ ها در
عرصه سینما و لطمه به جایگاه این صنف...»‌ نیست! می توان به ایشان تبریک گفت!
به دوستان تان بگوئید در حراج های هنری ساختگی شرکت نکنند!
به این معنا جناب آقای فرهادی... بد نیست مرز خود را، با جریان‌ های سیاسی‌ اقتصادی و
فرهنگی‌ ای که به تثبیت اختلاف طبقاتی، رواج پول شویی و ... کمک می‌کنند، پر رنگ‌ تر کنند.
ترتیبی اتخاذ کنند که قرارداد حق پخش فیلم «فروشنده» با ... فسخ شود.
آقای فرهادی به آن ها که اصطلاحا" «هنرمندان» نامیده می‌شوند، توصیه کنند
که با غارتگران بیت‌المال، و آقازاده‌ ها همکاری نکنند.
از دو بازیگر فیلم فروشنده... بخواهند از دستمزد های میلیاردی ‌شان، صرفنظر کنند.
از مشهور های صنف خود بخواهند که چنین کنند و چنان نکنند.
از اعتبار بین‌ المللی که به واسطه «همه مردم ایران» به دست آورده‌ اند...
و نه از جلب رضایت مشتی خانم و آقای جشنواره‌ ای...
بدیهی ست، بیان ابعاد فاجعه ‌بار سیاست‌ های نو لیبرالی و ...، از زبان ایشان می‌تواند
حجم گسترده‌ تری از نا آگاهان را نسبت به عمق فاجعه جاری در کشور حساس و آگاه کند...
****
معلوم نیست که این نوشته انتقادی در صفحه نگاه نخست در روزنامه جهان، نوشته از خود
نادر فتوره چی هست یا از مدرس علوم  سیاسی، دکتر هرسنی.
آیا نادر فتوره چی خود را پشت اسم این مدرس علوم سیاسی مخفی کرده است
و یا مقاله از  آقای هرسنی هست؟
اگر مطلب را آقای مدرس علوم سیاسی نوشته باشد که به دو دلیل نبایستی می نوشت:
یک، استاد علوم سیاسی است. دو، در ایران زندگی می کند و می داند که نمی شود
هیچکدام از این تمایلات نویسنده را از آقای فرهادی توقع داشت.
اگر هم خود آقای نادر فتوره چی نوشته است که پُر از عقده است و توقعات بی جا و تهمت.
...
آیا شما می توانید برای دوستان خود تکلیف تعیین کنید که چه بکنند که از آقای فرهادی
توقع آن را دارید؟
نه اتهام «از روی حسابگری» به فرهادی بزنید و نه تمایل به تشویق را نشان بدهید.
حالا توقع دارید که آقای فرهادی با سازمان ها در گیر شود که چرا پول شوئی می شود؟
در حالی که رهبر کشور گفت که این قضیه ها را کش ندهید، فرهادی چه کاره هست
که بتواند کاری بکند؟
فسخ قرار داد پخش فیلم، که کلی خسارت و زیان بدنبال دارد و چرا؟
از بازیکنان فیلم فروشنده بخواهد که دستمزد کار خود را نگیرند چون سرمایه گذاری
مشکوک است.
به هنرمندان بی احترامی کرده و آن ها را «به اصطلاح هنرمند» نامیده است.
مگر آقای فرهادی چه موقعیتی دارد که از هنرمندان بخواهد که چنین کنند و چنان نکنند.
خب، حالا که آقای اصغر فرهادی یکی از فاجعه ها را بیان کرده است، خیلی ها بیش از کیهان
شریعتمداری با بهانه هايی بیشتر، به آقای اصغر فرهادی تاخته اند که چرا چنین است
و چرا چنان نه...  
/////
آقای اصغر فرهادی هنرمندی است که نامش و کارش برای ایران افتخار آورده است و
ما می بایستی به عنوان ایرانی به وجود ایشان افتخار کنیم و
نه اینکه با مخالفان ایشان هم صدا شویم.
آقای فرهادی به یکی از بلاها و مشکلات بزرگی که در ایران وجود دارد اشاره کرده است،
آیا شما انتقاد کنندگان به فرهادی، خودتان در جائی به یکی از این صد ها بلا و مشکل
ایراد گرفته اید و اعتراض کرده اید؟ مثل:
بیکاری مردم و فراوانی و ارزان بودن مواد مخدر در کشور و اعتیاد تعداد زیادی از مردم
و حتی بچه های مدرسه.
اختلاس های فراوان و همه جانبه در همه جای کشور و بی توجهی به اختلاس کننده ها.
هنوز خراب ماندن خوزستان نزدیک به سی سال بعد از جنگ با عراق و در همین زمان
آباد شدن مجدد لبنان با پول ایران.
کم آبی و بی توجهی های مسئولین به آب آشامیدنی آلوده و گل آلود در شهر های مختلف.
هزینه و خرج ساختن سی هزار خانه و بیمارستان و پنج مدرسه فقط در کشور مالزی، کاراکاس.
ساختن خانه ها و بیمارستان ها و جاده ها در کشور های مختلف جهان با پول ایران.
نداشتن امکانات در مدرسه ها و بیمارستان ها در بسیاری از نقاط کشور خودمان.
هزینه کردن بیش از دویست میلیارد دلار برای انرژی اتمی که از شعار های روز شده بود، -
انرژی هسته ای حق مسلم ماست. چی شد؟ همه را پوف کردند و به هوا دادند.
چندین مورد آشکار و درد آور دیگر که در این جا نوشته نشده است.
در کدام یک از این مورد ها، قدم پیش گذاشته و اعتراض کرده اید که حالا به یکی مثل
اصغر فرهادی که یکی از این درد ها را بیان کرده است، ایراد می گیرید و اعتراض می کنید
که چرا بقیه درد ها را نمی گوئی؟
جعفر پناهی به دلیل این که گویا می خواسته فیلمی بسازد که انتقادی و بر علیه ایران
می توانسته باشد به بیست سال محرومیت از فیلم سازی محکوم شد،
ممنوع الخروج از کشور و ممنوع المصاحبه شد.
این جا ایران است.
به اصغر فرهادی ها ایراد نگیرید، بفرمائید خودتان نامه بدهید و اعتراض کنید.
..
سوز
۱۵ دی ۱۳۹۵- 04.01.2017