۱۴۰۳ دی ۷, جمعه

بوسه بر لبی خندان

 بوسه بر لبی خندان

..

لب به روی یک لبی خندان، نشاندن خوشتر است

بوسه ای خندان ربودن از لبی با یک تبسم، خوشتر است

گر که بوسه از لبی بی روح و بی احساس برداشتی، چه سود

بوسه را، با یک تلنگر، از راه دور، بر روی خندانی نشاندن خوشتر است.

..

سوز

۰۷ دی ۲۵۸۳ شاهی -  ۱۴۰۳ هجری

27.12.2024


۱۴۰۳ دی ۶, پنجشنبه

جهنم بهتر از بهشت

 جهنم بهتر از بهشت

..

یکی از دوستان که تصور «بهشت خسته کننده» را خوانده بود، می گفت

از بهشت که بریدیم، یک گوشه از جهنم را هم نشان بده!

..

آن طور که تا به حال شنیده ایم، بهشت جای مردان خدا هست.

این نماینده های خدا، لباس های بلند می پوشند و ریش می گذارند

و در هر کاری اول از همه، خدا را یاد می کنند و بعضی هاشون

یک زمانی را بیشتر از بقیه، از صفات خدا می گویند، یعنی ما

دیگه خیلی خدا را قبول داریم و بعد صحبت را شروع می کنند.

چند تايی از این نماینده  های خدا، زشت چهره و ترسناک هستند.

تجسم بهشت در کنار این مردان خدا، غم انگیز می نماید.

.

این مردان خدا، مردانی هستند که در تمام عمرشان، مفت می خورند و

از دسترنج مردم دیگر که کار می کنند و با زحمت و عرق ریختن،

پول در می آورند، زنده گی راحت و آسوده ای برای خودشان

به عنوان نماینده های خدا درست کرده اند.

و در سرمای زمستان در عبادت گاه های گرم و نرم و در گرمای تابستان

در عبادت گاه های خنک تر از بیرون، به قصه گوئی و داستان پردازی

مشغول هستند.

بیشتر این مردان خدا، داشتن زن ها یا حوری های بسیاری را در بهشت

و برای خوردن و نوشیدن، بهترین خوردنی ها را وعده می دهند.

بعضی هاشون هم که از کشتن مردم دیگر، که به دین این ها باور ندارند،

صحبت می کنند.

پس توی بهشت با یک عده ای حریص و طمع کار و قاتل و آدمکش که

به اسم خدا مردم را به قتل می رسانند، طرف هستیم.

.

ولی در جهنم، که جای کافران هست، از معروف ترین موسیقی دان های

جهان و معروف ترین پزشک های جهان و بزرگ ترین دانشمند ها و

بهترین هنرپیشه ها و فراوان، از هنرمندان جهان پیدا خواهیم کرد. 

.

و بزرگ ترین شاعران ایران را در جهنم خواهیم یافت چون هیچ کدام

کتاب شان را با نام خدای مردان خدا «الله» آغاز نکرده اند.

حافظ با ساقی، سعدی با خدای بزرگ، مولوی با صدای نِی و فردوسی

با نام خداوند جان و خرد، کتاب شان را نوشته اند.

بزرگ ترین دانشمندان ایران را به نام شراب خوار و کافر می شناسند،  

زکریای رازی که پیامبران را دروغ گو خطاب کرده بود و خیام که

ریاضی دانی برجسته بود و تقویم ایرانی را با دقت بسیار در هزار سال

پیش تنظیم کرده است، به می خواری و خوش بودن سفارش می کند.

.

بودن در جهنم در کنار این همه مردان بزرگ و اندیشمند و فهمیده و دانا،

بسیار دلپذیر تر از بودن در بهشتی هست که طالبان آن بهشت، به عشق

حوری ها و طمع شیر و عسل در جوی کنار درختان، عمل کرده اند. 

.

مردان خدا که با موسیقی مخالف هستند و ساز ها را حرام می دانند، پس

همه نوازنده ها و خواننده ها و وسایل موسیقی در جهنم خواهند بود که

محیطی بسیار دلپذیر تر از بهشت خواهد بود.

.

خب آن جوری که مردان خدا می گویند، اگر قرار است که در جهنم

پوست ما را بسوزانند و دوباره پوست در بیاوریم، از این پوست خوب

شدن تا اون دوباره پوست سوزانده شدن، از محیط با نشاط و پُر از ساز

و آواز لذت می بریم، چون اون پوست سوزاندن ما، جوری نخواهد بود  

که بمیریم و یک جوری باید زنده باشیم که درد سوختن پوست را حس

کنیم و زجر به بریم، باز بهتر است از تحمل قیافه های مردان خدا،

که بیشترشان، جز دروغ گوئی و فریب کاری، کاری نکرده بودند

و جز حرص و طمع و چشم داشتن به زنان و دختران، هنری نداشتند.

.

حاجی هائی که در ماه محرم، خرج امام حسین می کنند و تکیه درست

می کنند و دسته های زنجیر زن و سینه زنی به راه می اندازند و شام

و ناهار می دهند و روضه خوانی به راه می اندازند، در جهنم نیستند و

این خودش یک سعادتی هست که این آدم های دو رو و ریا کار را در

دور و بر خود نمی بینیم و نباید اون ها را با ناراحتی تحمل کنیم.

حاجی بازاری که حاجی بودنش نه برای خدا، بلکه برای جذب اعتماد 

مردم و راحت تر دروغ گفتن و احتکار کردن جنس های مورد نیاز مردم 

برای بیشتر پول درآوردن بود، دیدن این نوع حاجی ها در بهشت،

یک عذابی هست که در جهنم نیست و چه آرامش خاطری خواهد بود.

.

یک روایت کننده از بهشت و جهنم در تلویزیون، چنان با قاطعیت حرف

می زد که گوئی خودش رفته اون جا را دیده و برگشته است...

می گفت که زبان در بهشت عربی هست و زبان جهنم فارسی.

خب اگر در بهشت یک لیوان آب بخواهیم باید بگوئیم:‌

اَنَ... اَنَ... اَنَ... نمی دونم چی چی؟

ولی در جهنم با زبان شیرین فارسی آب می خواهیم

و چه لذتی دارد یک لیوان آب خنک در جهنم با لهیب آتش.

در جهنم آب خوردن هم لذت بخش تر از بهشت است.

بهشتی که نه شعر دارد و نه موسیقی و نه رقص و آواز...

خیلی بدون روح و خسته کننده هست که... ولی در جهنم یک بشکن و

بالا بنداز که بکنی، صد تا همراه پیدا می کنی و خوش می گذرد.

.

همه دوستان و رفقا و همدل ها را در جهنم خواهیم دید، چون اون ها هم

نماز نمی خوانند و روزه نمی گیرند و تظاهر به دین داری نمی کنند.

پس جهنم جای دوستان و یاران است، و موقعی که پوست هامان شروع

به سوختن می کند، به شوخی و مسخره بازی از همدیگر می پرسیم که

الان از بین یک تا ده، درد سوختن ات چند است؟ و وقتی یکی از دوستان

یک عددی می گوید، دیگران برای این که قوت قلبی به دوست بدهند،

با خنده و شوخی می گویند که مال من بیشتر است ها... هاها هاها.  

.. 

سوز 

۰۳ دی ۲۵۸۳ شاهی -  ۱۴۰۳ هجری

23.12.2024


۱۴۰۳ آذر ۳۰, جمعه

به اونهائی که اعدام می کنند!

 به اونهائی که اعدام می کنند!

.. 

به بینید، بشار اسد با قبر های دسته جمعی از صدهزار انسان 

که یکی دو تا هم نیست، جونش را برداشت و با بدنامی، فرار کرد. 

کشتن مردم مشکل گشا نیست.

همین الان، دستور دهید که اعدام ها را متوقف کنند، باشد که مردم، 

برای این برگشت شما، تخفیفی قائل شوند.

.. 

سوز 

۲۷ آذر ۲۵۸۳ شاهی -  ۱۴۰۳ هجری 

17.12.2024


۱۴۰۳ آذر ۲۰, سه‌شنبه

کثافتی به نام دیکتاتور

 کثافتی به نام دیکتاتور

..

از دیروز یکشنبه 08.12.2024 که رژیم بشار اسد سقوط کرده است، هر روز

جنایتی باور نکردنی از رفتار حکومت اسد در سوریه، بر مردم آزادی خواه

و یا مخالف اسد، فاش می شود.

امروز از شبکه دو تلویزیون آلمان، در اخبار و گزارشی از سوریه و زندان

های آن جا، نشان داده می شد که مردمی در زیر و پشت دیوار های بتونی

کشف می شدند که با کمک سگ ها و دستگاه های حساس و تلویزیون های 

مراقبتی به وجود آن ها پی می بردند.

با کلنگ های بادی، بتون ها را می شکافتند و راهی و روزنی به محل حبس

بدون پنجره که زندانیان در آن بودند می رسیدند.

.

در اثر دیدن این محل های زندانی ها، و کمی احساس این مردمان بی چاره،

که سال ها در اون محل های بدون پنجره زندانی بودند، احساسات و اشک

و هق هق گریه را نمی شد مانع شد.

با کمی خود را در جای مردمانی گذاشتن، که فرزندانشان در همان زندان

به دنیا آمده و همانجا بزرگ می شدند و هیچ تماسی با دنیای خارج از

زندان نداشتند، نمی شد اشک نریخت و نمی شد که متاثر نشد.

بی چاره، در این جا، نه به معنی بدبخت است، بلکه بدون چاره بودن و بدون

راه فرار بودن از این ظلمی که به آن ها می شد هست.

در اخبار گفته شد که ماموران اسد، مدارک را سوزانده اند که معلوم نشود

که چه کسی در کجا هست. کلید های الکترونیکی را نابود کرده اند که باز

کردن محل های زندانی ها را مشکل می کند و اگر نجات دهنده گان، دیرتر

به اون مکان ها برسند، احتمال خفه گی و مرگ زندانیان هست.

.

این کثافت که تحصیلات دکترا دارد، بشار اسد، نشان داد که

تحصیلات دانشگاهی داشتن، دلیل با شعور بودن و فهمیده بودن نیست.

اسد ِ بدون احساس و بدون شرف و دور از انسانیت، سال ها هست

که این جنایت ها را انجام می دهد، حالا که گورش را گم کرده است،

چرا این جنایت را در مورد باقی مانده های زندانیان می کند؟

و چرا دستور می دهد که کلید ها را گم کنید و مدارک زندانی ها را بسوزانید؟

در هر صورت تعداد بسیار زیادی از این زندانی ها پیدا خواهند شد و اگر

که زنده نباشند، احساس تنفر و انزجار مردم از این زرافه سیاسی بیشتر

می شود که.

.

در این جا سیاست های جهانی مورد سئوال قرار می گیرد که آیا سازمان

های اطلاعاتی جهان و کشورهای آن ها، از این جنایت ها خبر نداشتند؟

باور نمی شود که بی خبر بوده باشند،‌ ولی چرا ساکت نشسته بودند و

چیزی نمی گفتند و چرا مانع این جنایت های یک دیکتاتور نمی شدند؟

..

سوز 

۱۹ آذر ۲۵۸۳ شاهی -  ۱۴۰۳ هجری 

09.12.2024


۱۴۰۳ آذر ۱۶, جمعه

شرکت های اتوموبیل سازی

شرکت های اتوموبیل سازی

 جهانی برای همه

..

آن چه این روز ها در خبر ها شنیده می شود، صحبت از ورشکسته شدن شرکت

فولکس واگن آلمان و تعطیل کردن دو کارخانه و اخراج حدود ده هزار کارگر است.

.

آن چه که مسلم است، کارگران برای اخراج نشدن و یا کم تر نشدن حقوق شان

به میزان ده درصد، اعتراض می کنند و تظاهرات به پا می کنند،‌ و گرداننده گان

شرکت می گویند که راهی به جز این برایمان باقی نمانده است، چون درآمدی

نداریم که حقوق شما را بدهیم.

.

صاحب کار هم به اندازه ای حرف درست می زند، کارگران و کارکنان هم

حرف شان درست است.

در این جا، مدیریت را مسئول می دانند که از قبل به فکر نبوده اند که کار

به این جا کشیده شده است.

ولی در واقع، چینی ها که کارگر ارزان دارند و محصول ارزان تر از شرکت

های دیگر را به بازار می فرستند، دلیل و علت برای ورشکسته گی برای شرکت

ماشین سازی در آلمان و اخراج کارگران در آلمان هستند.

.

در نوشته های قبلی آورده ام که شرکت های ماشین سازی بایستی با هم و

هماهنگ تولید را در جهان کنترل کنند و به نسبت مصرف بازار محلی و یا

به نسبت احتیاج بازار، تولید داشته باشند که به خاطر تولید زیاد از یک شرکت،

شرکتی دیگر مجبور به کم کردن کار و اخراج کارگران نباشد.

.

ما در جهانی زنده گی می کنیم که همه چیزمان به همدیگر وابسته شده است.

.

وقتی که مزد کارگر چینی در یک روز، و یا در ساعت یک دلار است،

معلوم است که محصول تولیدی اش بسیار ارزان تر از کشوری

هست که حداقل دستمزدش حدود دوازده دلار در یک ساعت است.

.

در این جا، وجود یک سازمان جهانی مدیریت تولید، لازم به نظر می رسد

که تولید هر محصولی را به میزانی تنظیم کند که باعث ورشکسته گی برای

تولید کننده ای مشابه در کشوری دیگر نباشد.

.

اگر کارگر چینی هم، به جای یک دلار برای کارش، بیشتر دریافت کند،

هم زنده گی و امورات آن کارگر چینی بهتر می شود، و هم کارگران در

جای دیگر به بیکاری و تعطیل شدن کارخانه هاشان، تهدید نمی شوند.

.

سازمان مدیریت تولید جهانی، می تواند تکنولوژی و تکنیک کار را بین

سازنده گان و تولید کننده گان بررسی کند و بهترین و با صرفه ترین

روش را به همه کارخانه ها بدهد که همه باهم و یکسان، یک محصول

را تولید کنند که محصول تولیدی بهترین کارآئی را داشته باشد و هم

هیچ کارگری در هیچ کشوری بیکار نشود و همه همان محصول برگزیده

و برتر را تولید و در اختیار مردم بگذارند.

.

به همان نسبت که احترام به حدود مرز های خاکی کشور ها مهم است

و عبور از مرزهای خاکی در یک کشورِ، از سوی کشوری دیگر،‌

تجاوز به حساب می آید، عبور از مرزهای تولید و ارسال محصول

ارزان و بی کار کردن کارگران کشور های دیگر هم، تجاوز به

حدود تولید و تجاوز به محدوده های کاری و تجاوز به حقوق کارگران

کشورهای دیگر هست.

.

لازم است که همه کشور ها، به حدود کاری و تولیدی در کشورهای

دیگر احترام بگذارند و با این تجاوز تولید، کارگران کشور های دیگر

را به بیکار شدن و تعطیل کارخانه های شان تهدید نکنند.

..

سوز

۱۵ آذر ۲۵۸۳ شاهی -  ۱۴۰۳ هجری

05.12.02024