۱۳۸۷ مهر ۲۱, یکشنبه

نور اندیشه


نور اندیشه
..
نوشته بود ، خدا کمی از نور خود را به کرم شب تاب داد...
بنظر :
" ‫و نوری که در اندیشه انسان قرار داده شده نور راهنما هست . "‫
‫نوری که از خواندن یک نوشته ، یک شعر ، به گوشه های ‫ ‫ذهن میتابد ،
نوری است روشنگر ، گرما دهنده و امید بخش ‫ ‫و شاید مایوس کننده .
نوری که از اندیشه یه یک شاعر یا ‫ ‫نویسنده در پیچ و خم های فکر
و ذهن ما میتابد ، مانند نوری و چراغی است ‫ ‫که آنرا با خود به
گوشه های فکر و عقل می بریم و با روشن شدن ‫ ‫آن قسمت از فکر و ذهن ،
آن بخش را کشف می کنیم و از وجود آن با خبر می ‫‫شویم یا آن را
بهتر می توانیم به بینیم ، ‫آن را سبک سنگین می کنیم ‫
‫و راجع بآن نظری ‫برایش پیدا می کنیم . ‫
‫و چه زیبا خواهد بود که این نور روشنگر ، در جهت امیدوار کردن
و بسوی ‫‫سازندگی کشیدن باشد . ‫ ‫
وقتی نوری رنگی ، بر شیشه ای فرم دار می افتد ، آن جسم شیشه ای ،
رنگ آن نور را نشان می دهد ، و به نسبت نور تابیده شده بآن ، و قوی یا ‫
‫ضعیف بودن آن ، آن جسم شیشه ای ، بیشتر یا کمتر ، آن رنگ را نشان میدهد.

‫همانند شعر و نوشته خوب و پذیرای ما ، نور آن نوشته جسم ما را فرامیگیرد
‫و جان ما را با آن نور روشن میکند ، و مدتی ما ،
رنگ آن اند یشه را در خود ‫ ‫حس میکنیم ،
و هرچه نور آن اندیشه قوی تر باشد ،
بیشتر خود را فراگرفته ‫شده یه آن اندیشه و احساس ‫می بینیم ،
و چه بسا از این احساس لذت می بریم .‫
..
سوز
12.10.2008  - 01:55

هیچ نظری موجود نیست: