نور اندیشه
..
نوشته بود ، خدا کمی از نور خود را به کرم شب تاب داد...
بنظر :
" و نوری که در اندیشه انسان قرار داده شده نور راهنما هست . "
نوری که از خواندن یک نوشته ، یک شعر ، به گوشه های ذهن میتابد ،
نوری است روشنگر ، گرما دهنده و امید بخش و شاید مایوس کننده .
نوری که از اندیشه یه یک شاعر یا نویسنده در پیچ و خم های فکر
و ذهن ما میتابد ، مانند نوری و چراغی است که آنرا با خود به
گوشه های فکر و عقل می بریم و با روشن شدن آن قسمت از فکر و ذهن ،
آن بخش را کشف می کنیم و از وجود آن با خبر می شویم یا آن را
بهتر می توانیم به بینیم ، آن را سبک سنگین می کنیم
و راجع بآن نظری برایش پیدا می کنیم .
و چه زیبا خواهد بود که این نور روشنگر ، در جهت امیدوار کردن
و بسوی سازندگی کشیدن باشد .
وقتی نوری رنگی ، بر شیشه ای فرم دار می افتد ، آن جسم شیشه ای ،
رنگ آن نور را نشان می دهد ، و به نسبت نور تابیده شده بآن ، و قوی یا
ضعیف بودن آن ، آن جسم شیشه ای ، بیشتر یا کمتر ، آن رنگ را نشان میدهد.
همانند شعر و نوشته خوب و پذیرای ما ، نور آن نوشته جسم ما را فرامیگیرد
و جان ما را با آن نور روشن میکند ، و مدتی ما ،
رنگ آن اند یشه را در خود حس میکنیم ،
و هرچه نور آن اندیشه قوی تر باشد ،
بیشتر خود را فراگرفته شده یه آن اندیشه و احساس می بینیم ،
و چه بسا از این احساس لذت می بریم .
..
سوز
12.10.2008 - 01:55
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر