شب یلدا ۶، ساز و ضربی
..
امشب شب ِ یلداست، ینی، بلندترین شب
بشکن بزن و شادی بکن، تا بگذره شب
تخمه هندونه، گلپر زده، پسته شکفته
با هندونه وُ ، انارو، با قیسی تو سفره
سیب یا پورتاقال یا که نارنگی
با هم بخورین، با مریضی، باید به جنگی
با خنده میشه، بر همه یه دردا، بخندی
لبخند بزنی، خنده کنی، خیلی قشنگی
با، قِر تو کمر، دستا به رقص، لب ها به خنده
تنبک نزنی یو، ساز نزنی، یه جاش می لنگه
مادر شوهر و، خواهر شوهر، ماچ کن وُ بوس کن
مادر زنُ ، یک وری بغل کرده وُ بوس کن
که لاچ (کلاچ) را بگیر، دنده بذار، دستی رو، ول کن
اخما تو خلاص کن، بابا جون، ابرو رو شل کن
خرمای ِ بمُ ، حاجی آباد، گردوی شِمرون
با کیشمیش ِ سبزه، بی دونه، بخور عزیز جون
اون آقا بزرگ، اهل ِ دِله، خودش می دونه
قِر، از توو کمر بیرون نیاد، با درد می مونه
حالا با دست، حالا با دست
آقایون دست، خانوما رقص (دو بار)
حالا برعکس، حالا برعکس
خانوما دست، آقایون رقص (دو بار)
..
سوز
۳۰ آذر ۱۳۹۴ - 21.12.2015
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر