تصور، حادثه یا تئاتر، 1
..
این نوشته، نظر و برداشت و پندار شخصی
از مسائل و حوادث جاری در جهان است.
خیلی دلم میخواهد آنچه را که در این مورد تقریباً قبول
کرده ام و نسبتاً بهش اعتقاد پیدا کرده ام، باور نکنم.
" خیلی دلم می خواهد خودم آنرا باور نکنم "
این یک پیش بینی با نظری به گذشته نزدیک، از وضع آینده
نزدیک است که مراجع و دلایل آن بر اساس مدرک پوزلی هست.
مدارک پوزلی، نزدیک هم قرار دادن وقایعی است که با واقعه
دیگری هماهنگ یا همرنگ است و یا آن واقعه را تکمیل می کند
یا مربوط به آن و دنباله یه واقعه یه قبلی است.
این مدرک پوزلی نمی تواند سندی کتبی بدست بدهد که علت واقعه
از کجا ناشی شده و چه کسی آن را راه انداخته است،
ولی از منافعی که به عده ای میرسد، یا به جائی از این واقعه سودی
میرسد و به نفع آن کشور یا آن گروه می شود ، چنین بر می آید که
این کار و وقایع از سوی آن گروه یا کشور ها می تواند باشد، یا حداقل
اگر خودشان هم عامل این وقایع نبوده اند، در مقابل آن هم مانعی
ایجاد نکرده اند و نخواسته اند جلوی آنرا به گیرند
.......... .........
در زمان پرزیدنت بوش ِ پسر، بنا به دعوتی که از آقای پوتین شد،
ایشان به ملک شخصی بوش ها رفت و یک عکس چهار نفره گرفتند
که آقایان هیچکدام کراوات نداشتند و با پیراهن های آستین کوتاه
کنارخانم بوش ( همسر، مادر ) عکس یادگاری گرفتند.
کمی پس از مراجعت آقای پوتین از امریکا به روسیه،
از طرف روسیه اعلام شد که نیروگاه اتمی بوشهر که قرار بود تا
یکی دو ماه دیگر تمام شود، یکسال دیگر طول خواهد کشید تا تمام شود.
یکی دو ماه بعد، اعلام شد ایران از روسیه هواپیمای جنگی و
تجهیزات جنگی به مبلغ بیست میلیارد دلار خریداری می کند.
از این خبر هنوز دو ماه نگذشته بود که آقای بوش از کنگره امریکا
اجازه گرفت که عربستان را تجهیز کند، چون ایران از روسیه هواپیما
و ... خریداری کرده و تعادل قوا در منطقه باید حفظ شود وگرنه
وجود ایران قوی خطرناک است. و قرارداد فروش
بیست میلیارد دلاری هواپیمای جنگی و تجهیزات به عربستان بسته شد.
« چه کسی بهتر از این حاکمان در ایران می تواند این طور
به تجارت آنها رونق به بخشد؟ »
معروفترین دانشمندِ اتمی پاکستان، یکسال تمام در ایران بود و
یعنی مثلا ً هیچکدام از سازمانهای اطلاعاتی دنیا خبری از آن نداشتند،
چند هزار سانتریفیوژ در طول چند سال به ایران فروخته شد و
مثلا هیچکس از آن خبر نداشت.
پس از چند سال، سازمانهای اطلاعاتی و مراکز مطالعات استراتژیک
کشور ها، یکدفعه از خواب بیدار شدند و سرو صدای زیادی کردند
که ایران می خواهد اسلحه اتمی داشته باشد وگرنه این نوع
فعالیت خود را مخفی نگاه نمی داشت.
وقتی خطر اتمی شدن ایران علنی شد و در ذهن افکار عمومی دنیا
جا افتاد، حالا صحبت این بود که سلاح اتمی
در دست سران ایران که آدمهای رادیکال و غیر منطقی هستند
بسیار خطرناک است. هم زمان یک سری سخنرانیهای تند و تهاجمی
توسط رئیس جمهور ایران، برای نابودی اسرائیل و محو آن
از روی نقشه جغرافیا، این خطرناک بودن ایران اتمی را بیشتر
در افکار عمومی دنیا جا انداخت.
چند تا از این همسایگان ایران هم قرارداد های نیروگاههای اتمی را
با کشور های مختلف بستند.
ایران مسلح به سلاح های روسی در شمال خلیج فارس و
ادعاهای خلیج یا خلیج عربی از سوی اعراب، ادعای یکی از
مسئولین ایران بر مالکیت بحرین و حالت های تند بین ایران و
کشور ها یا امیرنشین های حاشیه جنوبی خلیج فارس؟
نتیجه: خرید های چند میلیارد دلاری هواپیما و سلاحهای جنگی
توسط امیر نشین ها برای تجهیز خود در مقابل ایران، در حالی
که حتی خلبان برای هواپیماها شان ندارند
و احتمالا خلبان هم باید اجاره کنند.
« چه کسی بهتر از این حاکمان در ایران می تواند این طور
به تجارت آنها رونق به بخشد؟ »
این نگرانی های اتمی جهانی دلیلی شد که امریکا خواست
در کشور چک و لهستان، یک سپر دفاعی موشکی و الکترونیکی
به مبلغ هفده میلیارد دلار در مقابل حمله اتمی موشکی ایران بسازد.
حمله ایران به لهستان؟
این همه فاصله بین دو کشور، بدون هیچ گونه سابقه ای از برخورد
یا حتی گفتگوی تند! برای چه؟
این کشور ها همسایه هم که نیستند،
چند تا کشور هم بین آنها فاصله است!؟
در فاصله های چند ماهه، آزمایش های موشکی با بُرد 2000 کیلومتر
و بعد 3000 کیلومتری این توانائی ایران را نشان می داد که می تواند
برای اروپای شرقی هم خطرناک باشد.
« چه کسی بهتر از این حاکمان در ایران می تواند این طور
به تجارت آنها رونق به بخشد؟ »
....... ..........
در کشوری که عامل ایجاد ناآرامی ها در منطقه است، و سران آن
غیر منطقی عمل می کنند و مورد احترام دنیا نیستند،
انتخابات ریاست جمهوری در پیش است.
کاری که در آن کشور سابقه نداشته، دوئل تلویزیونی است.
در این مناظره ها، بین چهار کاندیدای از پیش تعیین شده،
بعد از هر مناظره، آمار هائی که داده میشود، نشان می دهد
که رئیس جمهور شاغل، نفر اول نیست، چه بسا نفر سوم است.
شخصی که بیست سال قبل نخست وزیر بوده است بعنوان نفر اول
با شانس بسیار و اختلاف زیاد با دیگران، برآورد نظرسنجی هاست.
تبلیغاتی که می شود، مردم را به
رای دادن به کاندید مورد نظرشان تشویق می کنند
و چنین گفته می شود که اگر همه مردم رای ندهند،
احتمال انتخاب رئیس جمهور شاغل و نامطلوب بیشتر است.
اگرچه نخست وزیر سابق فرد مطلوب جامعه نیست،
ولی بین انتخاب: « بد و بدتر» مردم ِ انتخاب کننده،
برای انتخاب نشدن « بدتر » رفتند و به « بد » رای دادند.
ولی با تقلب های آشکار و وقیحانه،
کاندید نفر سوم را بعنوان برنده اول انتخابات نشان دادند.
مردم برای اعتراض به خیابان ها آمدند و بطور مسالمت آمیز
راه پیمائی کردند که با چوب و چماق به آنها حمله شد، چندین نفر
هم به ضرب گلوله از پای در آمدند و خیلی ها هم دستگیر شدند.
با این کار رهبر نشان داد که آهای مردم! بی خودی رای داده اید،
من که سال پیش گفته بودم: آقای رئیس جمهور خودت را برای
پنج سال خدمت در آینده آماده کن. یعنی، چه تو را انتخاب بکنند
یا نکنند، فرقی نمی کند، من تو را انتخاب کرده ام.
حالا هم که می گوئید تقلب شده، بی جا کرده اید، تقلب در کار نبوده
و من می گویم که در انتخابات درست کار شده، شما هم باید قبول کنید
وگرنه هرکس اعتراض بکند با او برخورد شدید خواهد شد.
نماینده اش هم هفته بعدش در نماز جمعه می گوید:
همه معترضین به رای « آقا » باید اعدام شوند.
در این رابطه سران کشورهای صنعتی، به رفتار دولت ایران
در مقابل مردم، اعتراض می کنند. ولی آیا این
اعتراض های کشور ها، کمکی به بهبود وضع مردم می کند؟
رهبر مذهبی سیاسی، در صحبت هایش اظهار می کند که
این شلوغی ها برای انتخابات لزومی ندارد، در آینده
اصلا ً انتخاباتی نخواهد بود وآن را که من می گویم،
می شود رئیس جمهور.
خوب دیگه دارد درست می شود، از شمال افریقا به اینطرف:
لیبی، مصر... و سوریه هرکدام رئیس جمهور های مادام العمر دارند
و در بعضی هم که ریاست جمهوری به پسر به ارث می رسد.
حالا این منطقه هم باید یک دست بشود که آدم بداند با چه کسی
طرف است و برای چندین سال خیالش راحت باشد.
عربستان و کویت و امارات مجاور ایران ، دارای امیر هستند ،
یا کشور بنام پادشاه و یک خانواده است و تمام امور مملکت را با آن
چند نفر معدود که در راس هستند، می توان سر و سامان داد.
برای ایران هم یک رهبر و یک رئیس جمهور مادام العمر
تعیین می شود. تمام شد و رفت.
چه کاری است که هر چهار سال، اینور اونور بشود،
بررسی شود که چه کسی می خواهد رئیس جمهور بشود،
چه کاره است، اخلاقش چیست، و وفاداری اش تا چه حدی است
یا چقدر می توان باو اطمینان کرد.
از طرف جامعه جهانی برای افکار عمومی جهان و ایران،
چند تا خط و نشان برای رفتار حکومت ایران کشیده می شود
و بعدش هم می گویند: خوب، مسئله داخلی است و ما که
نمی توانیم به آنجا لشکر کشی کنیم چون عده ای ناراضی
در آن کشور هستند. آن ها خودشان می دانند و هر کسی را که
بعنوان رئیس جمهور معرفی کنند، ما با او صحبت می کنیم
و لاس خشکه های اتمی و غیر اتمی را با او می زنیم تا بشود
معامله های مختلف را پشت صحنه انجام داد.
از ته قلب دلم می خواهد چنین نباشد
..
سوز
۱۴ تیر ۱۳۸۸ - 05.07.2009
۱ نظر:
سلام دوست عزیز
خیلی جالب نوشته بودین
شعراتون و خوندم
ممنون که به وبم اومدین
شاد و موفق باشید
ارسال یک نظر