۱۳۹۰ تیر ۲۶, یکشنبه

باورهای دینی3 (خدا)

باورهای دینی3 
خدا
..
خدا، آفریدگار، پدیده آورنده یا سازنده ای است باهوش و دانا،
که سیستمی را برای اشیاء درست کرده است که بطور خودکار، راه و روش اولیه را انجام می دهند.
از کنار هم نشستن یک ماده با ماده های مختلف دیگر ، از حالتی به حالتی دیگر تبدیل می شوند،
ولی باز هم بعد از جدا شدن از ماده ای دیگر ، حالت و خاصیت اولیه خود را دارند.
مثلن کربن و اکسیژن در مسیر زمان، در ماده نفتی بعد بصورت دود و بعد در برگ و گیاه و میوه و
شیر و سبزی، حالت ها و خاصیت های مختلفی را ارائه می دهد، و همان ماده از چند هزار
سال پیش، در همه جا حضور دارد و همانطور خاصیت اولیه خودش را هم حفظ کرده است.
.
خدا، خدای ِ پدر نیست که پسرش را به قول عده ای برای ِ بخشش ِ گناهان ِ بشر، به زمین
فرستاده است تا قربانی به شود.
خدا، خدائی نیست که بگوید: با کافر ها با شدت عمل برخورد کنید و بین خودتان مهربان باشید
و با رحم و شفقت عمل کنید.
کافر از نظر این خدائی که الله می نامند، کافر های رسمی و غیر رسمی هستند. یعنی کافرانی
که پیغمبران آنها را الله، تایید می کند ولی باز هم کافر هستند و کافر های غیر رسمی،
که پیغمبرانشان از طرف الله تایید نشده است.
از نظر ِ خدایِ « الله نام » ، کافران رسمی، یعنی کافرانی که کتاب مذهبی شان مورد قبول است،
باید در کشور مسلمان به مسلمانان جریمه بدهند، چون که مسلمان نشده اند.
و کافرهای غیر رسمی، یعنی آنها که کتاب مذهبی شان مورد تایید الله نیست باید کشته شوند.
.
تصور کنید آنهائی که خدا را به اسم شیوا، یهوه، یا پدر نامیده اند، به گویند، باید بقیه مردم ِ دنیا
یا فقط خدا را به این نام که ما می گوئیم بخوانند و یا باید کشته شوند.
آنوقت چه وضعی پیش می آمد؟
.
خدائی که از حدود هفت میلیارد جمعیت کره زمین (دنیا) ، فقط یک میلیارد و دویست میلیون
آنرا قبول دارد و به یک میلیارد و نیم آن توهین کردن را مجاز می داند و از آنها جریمه طلب می
کند که چرا نام خدا را الله نمی گویند.
خدائی که بیش از نیمی از جمعیت دنیا را یعنی حدود بیش از چهار میلیارد انسان ِ روی زمین
را به مرگ محکوم می کند چون اسم خدایشان الله نیست و اسم ِ دیگری دارد.
چنین خدائی خدای جهان نیست، خدای متعصب و مخصوص ِ گروه ِ خاصی است
و نمی تواند خدای ِ همه مردمان ِ جهان باشد.
.
آن خدائی که خداست و آفرینش و پایه گذاری ِ جهان و ستارگان و کهکشان ها را به او نسبت
می دهند، خدائی مهربان نیست (رحمن رحیم) و خدای ظالم نیست (قاسم جبارین)
اگر خدائی مهربان بود ، نمی گذاشت ناگهان دویست سیصدهزار نفر در سونامی نزدیک
تایلند با امواج ِ آب ِ دریا کشته شوند. آیا همه آنها با هم گناهکار بودند؟
.
گویا آن خدا، نظارتی بر جهان ِ ما زمینی ها ندارد و گرنه مانع می شد که در جنگ جهانی
در قرن اخیر حدود ِ سی میلیون نفر انسان کشته شوند، آیا همه آنها، به جرم ِ گناهشان
و به خواست خدا مجازات شدند؟
و بعد از آن در یک کشور بنام شوروی، بیست میلیون نفر از روشنفکران آن کشور، توسط
یک دیکتاتور کشته شدند، آیا خدای مهربان می تواند بی اعتنا به این جنایت ها نگاه کرده
و از کنار ِ آن بگذرد؟
یا خدای انتقام گیرنده تمام گناهکاران جهان را بصورت ِ روشنفکران روسی در آورده بود تا
توسط آن دیکتاتور نابود شوند؟
.
آن خدای مهربان، آیا می تواند ناظر باشد که در کشور های افریقائی، انسانهای بسیاری
از گرسنگی و فقر ِ غذائی بمیرند و او کاری نکند؟
پس یا نمی تواند کاری بکند، یا سنگدل و بیرحم است؟ که هیچ کدام از اینها نیست.
.
اگر خدا مهربان و رحیم بود، اگر خدا پسرش را برای ِ بخشش ِ گناهان ِ بشر، بصورت ِ
انسان به زمین فرستاده بود تا گناهان ِ بشر را به بخشد، نمی گذاشت حدود ِ
پنجاه هزار نفر در هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن، توسط بمب اتمی، یکباره دود شوند و
به هوا بروند یا در اثر تشعشعات ِ اتمی دچار مرگ شوند یا بدنبال ِ اثر مواد رادیواکتیو
با بیماری های غیر ِ قابل ِ علاج، زجر به کِشند و بعد از مدتی بمیرند.
.
آیا همه مردم این دو شهر از بچه و کوچک و بزرگ، پیرمرد و پیرزن، حتا مردم روحانی
در آن دو شهر، همه باهم گناهکار بودند و به عذاب الهی گرفتار آمدند؟ نه.
.
سیستمی فیزیکی شیمیائی بر جهان حکومت می کند و جهان بر اساس این سیستم
اداره می شود و عمل می کند. کسی این سیستم را از بالا اداره نمی کند و قوانین آن
را تغییر نمی دهد.
انسان ها در زمین، با استفاده از بعضی خواص فیزیکی و شیمیائی، کارهائی می کنند
و بر اساس ِ همان قوانین ِ اساسی، گاهی اثرات بد و گاهی خوب بر جای می ماند.
.
نیک اندیشان و بزرگ مردان ِ تاریخ بشریت: کنفوسیوس ، بودا، زرتشت، موسی و عیسی،
راهنمائی هائی کرده اند برای رفتار ِ انسان ها با یکدیگر، 
که رعایت این توصیه ها برای بهبود ِ روابط بشری مفید است و کارگشا.
.
به نظر، خلاصه ترین و مفید ترین و جامع ترین ِ این راهنمائی ها ، در گفته های زرتشت
خلاصه می شود:
اندیشه و پندار نیک، عمل و کردار نیک، سخن و گفتار نیک.
.
ما مردم در کره زمین، بایستی خودمان برای ِ همراهی و همدردی و بهبود ِ وضع انسان
های دیگر کوشش و تلاش کنیم تا کمک و یاور مردم دیگر باشیم.
هرچه کنیم خودمان کرده ایم و همان خواهد بود.
نمی شود منتظر هیچ کمکی از آسمان بود.
..
سوز
07 تیر 1390 -  28.06.2011 

هیچ نظری موجود نیست: