موزیک و ارشاد
..
یک نفر موزیکی ، یک نفر که موزیک می زد ، یا یک نفر که موزیک نواز بود ،
می گفت : تا جان در بدن دارم ، موزیک می زنم . اگر دستم را قطع کنند
با یک دست موزیک می زنم . اگر هر دو دستم را قطع کنند ،
چوب را می گیرم به دندانم و اونطوری موزیک می زنم .
.
میدونید جون دست ِ خداست ، تا جائیکه فیزیکی بتونم موزیک بزنم
می زنم و اگر نشد تو ذهنم موزیک می زنم .
یعنی چه که اینکار رو نکن ، اون آهنگ رو اونجوری نزن .
از دست ارشاد اومدیم تو زیرزمین داریم موزیک می زنیم ،
اومدن ساز و دستگاه ما رو جمع می کنند . می گوئیم چرا ؟
می گویند این موزیکی که شما می زنید آدم را به هیجان می آورد
و ممکن است جوانها را هیجان زده کند و اونوقت خوب نیست.
این که ارشاد به هرچه گروه شاد گیر می دهد ، نوعی مزاحمت است خُب.
یک آدم مومن مذهبی که موزیک را حرام می داند ، چه معیاری می تواند
برای اجرای موزیک ارائه بدهد؟
ارشاد می گوید باید موزیک تان را تغییر بدهید تا مجوز بگیرید.
موزیکی ها می گویند اگر این تغییر ، کل موزیک مان را عوض کند ، دیگر مجوز
نمی خواهیم.
ما با دل ِ خودمون موزیک می زنیم ، دیگر اونجوری نزن یه جور دیگه بزن را
از کجا بیاوریم .
موزیک راک را با هماهنگی همدیگر می زنیم و جلو می رویم و خیلی موقع ها
موزیک ما را با خود می کشاند و موزیک جلو میرود. یعنی با احساس مان و
اون حالتی که موزیک پیش می رود و هر کدام از ما به نوعی یک ریتم و
آهنگی جدید می سازیم که خودمون هم از قبل ازش خبر نداریم و توی همین
هم نوازی و بداهه نوازی یک آهنگ جدید ساخته می شود.
در اون حالت بداهه نوازی چطوری من بیایم و مقررات ِ ارشاد را رعایت کنم؟
.
اون ها روشون نمی شه که بگن بابا موزیک نزن. بجای آن ، اما و اگر
می گذارند که ما خودمون به ستوه بیائیم و بگیم بابا نخواستیم.
.
یاد مولوی بزرگوار بخیر، مردی را که می خواست نقش یک شیر را روی بدنش
خال کوبی کند ولی تاب تحمل سوزن های خالکوب را نداشت و هر بار
که سوزن به بدنش می خورد می پرسید این کجای شیر است و در جواب به
خالکوب می گفت: حالا کله نمی خواد، حالا شکم نمی خواد، حالا دم نمی خواد
و شکایت حیرت آلود از طرف خالکوب این بود که:
شیر بی یال و دُمُ کوپال که دید -- این چنین شیری خدا هم نافرید
شیر بی یال و دُمُ ، اشکم که دید -- این چنین شیری خدا هم نافرید
..
سوز
24 شهریور 1390 – 15.09.2011
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر