۱۳۹۱ آبان ۱۱, پنجشنبه

تماس با کنسول


تماس با کنسول
..
روز ها فکر من این است وُ همه شب سخن ام -
که چرا نمی شود‌، به کنسولات زنگ بزنم -
یا که اشغال بُوَد‌، وقت ِ تماس آن تلفن -
بوق ِ آزاد که زد‌، کَس نشنیدست سخنم -
چون پیام گیر نداشت‌، باز نشد حرف بزنم -
تا که ایمیل زدم‌، آدرس ِ آن در صفه اش -
بعد ِ‌ چند روز ندادند جواب تا چه کنم -
مانده ام تا که چه سان‌، حرف به کنسول بزنم -
راه به کنسول دراز است و طویل تا شَهَرَم ** ـ
گر نیایند دو سه تَن بَهر ِ جواب با تلفن -
نکند سود‌، اگر پاره کنم پیرهنم -
گاه‌، دو کشور به تفاوت و زمان‌، تعطیل است -
هر دو تعطیل بر این جاست‌، چه سان چاره کنم؟ -
مُهر ِ‌ کنسول شده، چاره یه من در غربت -
من از این در‌، به که نالم‌، به جز از هم وطنم؟ -
..
سوز
28 شهریور 1391 – 18.09.2012
** شَهَرَم = شهر من 

هیچ نظری موجود نیست: