زرتشتی
..
یک دوست وبلاگی، نوشته بود:
سلام دوست خوب شعر بسيار زييايي بود
از قرار معلوم شما بايد زرتشتي باشيد درسته؟
...
برای خوبی شعر، آیا فرقی هم می کند؟
بقول مولوی بزرگوار، نه برّی ام، نه بحری ام
نه گبر و نه ترسا و نه مسلمان نه یهودم
همانطور که می بینید طرفدار "تفکر آزاد" هستم
همه ادیان طرفدارانشان را بسوی بهتر بودن و خوبی راهنمایی
می کنند. همه ادیان به خوبی کردن با همسایه و دیگران
دعوت می کنند.
آقای صبحی مرحوم، در زمان کودکی ما، در رادیو ایران
صحبت می کرد. می گفت سه کارگر برای تهییه نهار دچار
اختلاف شدند، کسی که ناظر بر جر یان بود و معلوماتی داشت،
رفت برای آنها، ا نگور، خر ید و هرسه راضی،
شروع به خوردن ناهار کردند.
چرا؟ چون: عرب زبان "عنب" میخواست.
ترک زبان "اوزووم" میخواست.
و فارس زبان "انگور" میخواست.
همه، یک چیز را می خواستند ولی زبانشان متفاوت بود.
علت وجودی ادیان، بهبود روابط انسان ها و روابط اجتماعی بین
آنها هست. در هر قومی به نسبت عادات و رسوم آن قوم،
مردم را به اجرای کارهایی تشویق و از اجرای بعضی کارها
منع می کند و می گو یند: خدا اینطور دوست دارد
در رفتار اجتماعی، نام توصیه کننده مهم نیست،
روش رسیدن به خوبی ها مهم است.
آن چیزی که به خوب بودن " ما "
کمک میکند نه در فریاد صبح سحر است،
و نه در شلاق زدن کسی که مقداری مشروب الکلی خورده است.
ما باید خوب بودن را از خودمان شروع کنیم.
حالا آن چیزی که برای ما ایرانی ها باعث افتخار است، اینکه:
این از خود به سوی خوبی رفتن را یک ایرانی بنام " زرتشت "
الگو قرار داد،
و چون سابقه ای، بیش از سه هزار سال دارد
(حداقل هزاروسیصد سال پیش از اسلام)
برای ما در اولو یت قرار دارد.
این الگو ساده، کامل و جامع است:
پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک
..
سوز
15.01.2009
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر