ملای شهر
..
ملای محل به فکر عشق است
دوزخ وَ بهشت ، برای سرکار
.
بر هر قدمی دعا نوشتَ ست
تا فکر تو را بدارد از کار
.
بی اجازه اَش ، عمل گناه است
از حرف ِ حساب ، بترس ، از دار
.
خمس و صدقه دهی ثواب است
او مفت بخورَد ، شما بکن کار
.
در آخر ِ سال که پول به راه است
خمسش بده زود ، ور نه شوی خوار
.
گر نیت بد کنی ، گناه است
او بر صیغه و ، هدیه ست در کار
.
در حال که یارانه به راه است
بخشید برآن ، خمس ، بزرگوار
.
بر معتقدان ِ خود سوار است
اُمت به زیر وُ ، آقا سوار کار
..
سوز
18 دی 1389 - 08.01.2011
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر