۱۳۸۷ مرداد ۸, سه‌شنبه

سحر

‫سحر
..
‫‫فرح انگیز و طربناک بُوَد وقت سحر
‫ز گل و باغ‫ ، نفس ِ تر، نور تابان ز قَمَر‫‫
‫چشم آلوده بخواب و اندکی اشک به بر
‫اشک شوق است ز دیدار صبا بار دگر
یا که حسرت به ، گذر از شب ِ دلدار به بَر
..
سوز
29.07.2008

هیچ نظری موجود نیست: