ما هستیم
..
...ما
...هستیم
..
با شور و توان داد زدیم ما
در شهر، وَ در کوچه که هستیم
با اِسپری و رنگ و قلم ما
بر تابلو و، دیوار نوشتیم که هستیم
بالیم به فرزندی یه، کوروش همه یه، ما
کز سلسله یه، کاوه، فریدون و جم هستیم
نیکی ز ِ اهورا، همگی راه بریم ما
زرتشت به نیکی، نشان داد که هستیم
در کشور خود، غریب شدیم ما
حکام به گفتند بر آبادی یه، غزه، که هستیم
ای غریب نواز دولت، رویت بنما، به مردم ما
بگذر ز ِ فلسطین، بی پول کارگر هفت تپه، هستیم
در غزه بنا سازی و مجلس، ز ِ پول مردم ما
بَم ساز، چند سال، بی خانه همانیم که هستیم
با مکر عرب نما، رفت به تاراج همه ذخائر ما
پیشتر ز ِ شما بودیم، در نبودتان نیز ، هستیم
چون موج ِ نسیم و، باد ِ طوفان شده ایم ما
کشتی، به راندیم، و به طوفان به شکستیم، که هستیم
در کوش و تلاش اند تمام ِ مردم ِ ما
چون موج، فراوان و روانیم که هستیم
..
سوز
۲۹ بهمن ۱۳۸۷ - 17.02.2009
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر